- سریت
- گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه. کنیزکی که برای جماع و تمتع باشد جمع سراری
معنی سریت - جستجوی لغت در جدول جو
- سریت
- کنیز مخصوص هم بستر شدن
- سریت ((سُ رِّ یَُ))
- کنیزی که برای جماع و تمتع باشد، جمع سراری
- سریت ((سَ یَّ))
- لشکری که پیغامبر (ص) شخصاً در آن حضور نداشت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نسل فرزندان جمع ذراری و ذریات
تارنما، جایگاه
شتابان، تند، پرشتاب، چابک، چالاک، فرز
دزدی، دستبرد
طبیعت، فطرت، ماهیت، ذات، طبع، خصلت
آزادی، آزاد شدن، آزاد مرد شدن، آزادگی
واژه ساختگی و نادرست خرخری راهبر استاد دانا حماقت ابلهی: (خریتش گل کرد) توضیح (خر) فارسی را بعلامت مصدر جعلی (یت) پیوسته اند و آن غلط مشهور است
نان خورد کرده در آبگوشت
سیری ناپذیر
سپاه کوچک از پنج تا سسد کنیزک کنیزک یغلخواب گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه
نشستگاه آدمی، ران و کفل چیزی که هنگام خواب و راحت به جهت نرمی سر و گردن در زیر سر نهند و سر بر آن گمارند وآنرا از پشم و پنبه آکنده باشند، بالش
رزرده رسته درختان مو
تاثیر و در رفتن و اثر کردن چیزی در چیزی
دزدی کردن
شتاب، تندی
فطرت، خلقت، طینت، طبیعت
جلد و شتاب کننده، زود، شتابنده
فرنی خوراکی است با شیر و شکر و آرد برنج
گیاهی است دارای ساقه های کوتاه و نوک تیز، در بیشتر کوههای ایران میروید، ریشه آنرا پس از خشک کردن آرد کنند و برای چسباندن کاغذ و چیزهای دیگر بمصرف رسانند
نامرد، زیرک هوشیار، نگهدارنده نگهبان داراک خویش، گشن بیکاره گشنی که باردار نگرداند کاسنی، گل استکانی
آنچه که مخفی کنند راز سر، باطن نیت جمع سرائر (سرایر)
تخت پادشاه
درفش کفشدوزی
آسان، روان شاش، بی زین اسپ
سراپا خاموش همیشه خاموش
سال قحط
سلسله، پی در پی، پیاپی
رفتار، طریقه، عادت
خوی، نهاد، طینت، فطرت
دزدیدن، دزدی کردن، دزدی