- سری
- رشته، سلسله، مجموعه، دسته ریاست، سروری
معنی سری - جستجوی لغت در جدول جو
- سری
- سروری، بزرگی، ریاست
- سری
- مجموعه ای از اشیا هم جنس، ردیف، دسته، گروه، در ریاضیات مجموعه ای از اعداد یک دنبالۀ متناهی یا نامتناهی، در علم الکتریک متوالی
- سری
- پنهانی، به طور پنهانی مثلاً سری رفتار کردن
- سری ((سَ))
- مهتری، سروری
- سری ((س))
- سلسله، رشته، ردیف
- سری ((س رُِ))
- منسوب به سر، مخفی، پوشیده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع اسیر، بردگان حرکت در شب حرکت در شب
سخت و ستبر
فروماندگان
همه گیری فراگیری
اسیرها، گرفتارها، بندی ها، زندانی ها، کسانی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود، جمع واژۀ اسیر
تندتر
تندرو، تیزرو
شتابان، تند، پرشتاب، چابک، چالاک، فرز
زنجیره
آگارآگار
سریال آنتولوژی (Anthology Series) به برنامهٔ رادیویی یا تلویزیونیای گفته میشود که در هر قسمت یا فصل آن از بازیگران و داستان متفاوتی استفاده میشود اما این قانون مطلق نیست و در بسیاری از مجموعههای گذشته از یک گروه ثابت از بازیگران در داستانهای متفاوت هر فصل بهره میبردند. از مجموعههای تلویزیونی آمریکایی که از سبک آنتولوژی بهره بردهاند میتوان به آلفرد هیچکاک تقدیم میکند، کارآگاه حقیقی، فارگو، آینه سیاه، عشق مدرن، داستان ترسناک آمریکایی و کانال صفر اشاره کرد.همچنین در ایران سریالهایی مانند باران عشق، نیمکت، خرده ستمگران، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، در قصهها زندگی میکنند و آنها با این رویکرد ساخته شدهاند.
سپاه کوچک از پنج تا سسد کنیزک کنیزک یغلخواب گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه
مربوط به سرین: عضلات سرینی
جای نشست نشستنگاه محل جلوس، تخت سریر
نشستگاه آدمی، ران و کفل چیزی که هنگام خواب و راحت به جهت نرمی سر و گردن در زیر سر نهند و سر بر آن گمارند وآنرا از پشم و پنبه آکنده باشند، بالش
یونانی شنگرف سوخته
رزرده رسته درختان مو
تند کار چالاک تند کار چالاک زود کار
بادپا توسن تند رو تندرو: قطار سریع السیر. کگشتی السیر مقابل بطی السیر
تیز گشت چنین است خود گنبد تیز گشت گهی کوه گیرند از او گاه دشت (نظامی شرفنامه)
سبکدارو
آنکه زود از امری متاثر گردد
تند هوش تند یاب زود یاب تیزهوش آنکه بزودی مطالب را درک کند زودیاب تندیاب تند فهم زود فهم تیزهوش
زود انجام دهنده بسرعت اجرا کننده: شمشیر قضا نافذ و سریع الامضاست
جلد و شتاب کننده، زود، شتابنده