جدول جو
جدول جو

معنی سرگردانی - جستجوی لغت در جدول جو

سرگردانی
سرگشتگی، حیرت، آوارگی
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
فرهنگ فارسی عمید
سرگردانی
(سَ گَ)
حیرانی. تحیر. درماندگی. راه به جائی نداشتن. بیچارگی:
در گردش خویش اگر مرا دست بدی
خود را برهاندمی ز سرگردانی.
خیام.
ز سرگردانی تست اینکه پیوست
به هر نااهل و اهلی میزنم دست.
نظامی.
همچو گویی کرده ای گم پا و سر
این چه سرگردانی است ای بی خبر.
عطار.
ذکر سودای زلیخاپیش یوسف کرده اند
حال سرگردانی آدم به رضوان گفته اند.
سعدی.
سر عاشق که نه خاک در معشوق بود
کی خلاصش بود از محنت سرگردانی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
سرگردانی
سر گشتگی حیرانی، آوارگی دربدری
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
فرهنگ لغت هوشیار
سرگردانی
پریشانی، حیرانی، تحیر، حیرت، سرگشتگی، آوارگی، دربه دری، بلاتکلیفی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرگردانی
تجوّلٌ
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به عربی
سرگردانی
Bewilderment
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سرگردانی
perplexité
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سرگردانی
ความงุนงง
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به تایلندی
سرگردانی
حیرانی
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به اردو
سرگردانی
হতবুদ্ধিতা
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به بنگالی
سرگردانی
困惑
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سرگردانی
mshangao
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سرگردانی
şaşkınlık
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سرگردانی
תדהמה
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به عبری
سرگردانی
당황
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به کره ای
سرگردانی
kebingungan
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سرگردانی
उलझन
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به هندی
سرگردانی
verwarring
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به هلندی
سرگردانی
desconcierto
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سرگردانی
perplessità
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سرگردانی
perplexidade
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سرگردانی
困惑
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به چینی
سرگردانی
zakłopotanie
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به لهستانی
سرگردانی
розгубленість
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سرگردانی
Verwirrung
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به آلمانی
سرگردانی
недоумение
تصویری از سرگردانی
تصویر سرگردانی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
گم گشته، آواره، در به در، بی خانمان، سرگشته، حیران، گیج، واله، مستهام، هامی، کالیو، خلاوه، پکر، آسیون، کالیوه رنگ، گیج و گنگ، کالیوه، گیج و ویج، آسمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگرانی
تصویر سرگرانی
سرسنگینی، ناخوشنودی، تکبر و خودپسندی، برای مثال گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانی ست قدر بلند (سعدی۱ - ۱۱۶)، چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ - ۳۲۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
سراسیمه، حیران، پریشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگرانی
تصویر سرگرانی
غضبناکی، خود پرستی غرور، ناخشنودی عدم رضایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
((~. گَ))
سرگشته، آواره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
Errant, Wanderer, Wandering
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
заблудший , странник , блуждающий , спотыкаясь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
umherirrend, Wanderer, wandernd, stolpernd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
заблукалий , мандрівник , блукаючий , спотикаючись
دیکشنری فارسی به اوکراینی