جدول جو
جدول جو

معنی سرگردان

سرگردان
گم گشته، آواره، در به در، بی خانمان، سرگشته، حیران، گیج، واله، مستهام، هامی، کالیو، خلاوه، پکر، آسیون، کالیوه رنگ، گیج و گنگ، کالیوه، گیج و ویج، آسمند
تصویری از سرگردان
تصویر سرگردان
فرهنگ فارسی عمید