یوسف الیان سرکیس (1272- 1351 هجری قمری). مؤلف کتاب ’معجم المطبوعات العربیه’، منشی یا مدیر بانک عثمانی. در شهرهای بیروت و دمشق و جزیره قبرس و انقره و استامبول خدمت کرده و در سنۀ 1912 میلادی به مصر منتقل گردید و در آنجا به معاونت فرزندان، کتاب فروشی تأسیس کرد، و در نهم ماه ژوئن 1932 میلادی مطابق چهارم ماه صفر سنۀ 1351 هجری قمری در سن هفتادوهشت سالگی درگذشت. (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی از مجلۀ یادگار سال پنجم شمارۀ 1 و 2)
یوسف الیان سرکیس (1272- 1351 هجری قمری). مؤلف کتاب ’معجم المطبوعات العربیه’، منشی یا مدیر بانک عثمانی. در شهرهای بیروت و دمشق و جزیره قبرس و انقره و استامبول خدمت کرده و در سنۀ 1912 میلادی به مصر منتقل گردید و در آنجا به معاونت فرزندان، کتاب فروشی تأسیس کرد، و در نهم ماه ژوئن 1932 میلادی مطابق چهارم ماه صفر سنۀ 1351 هجری قمری در سن هفتادوهشت سالگی درگذشت. (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی از مجلۀ یادگار سال پنجم شمارۀ 1 و 2)
فعالیتی که به منظور رفع نیازهای دیگران انجام می شود، تشکیلات مجری امور اجتماعی، سیاسی، اداری و امثال آن ها مثلاً سرویس خبری، سرویس پستی، سرویس اداری، خودرویی که در ساعت معینی آمادۀ جا به جا کردن اعضای یک مؤسسۀ خاص است، مجموعه ای از ظروف یا وسایل متناسب با یکدیگر، مجموعۀ تجهیزات لازم برای یک فعالیت، بهایی که هتل یا رستوران در ازای ارائه ی خدمات دریافت می کنند، ساعت کار یک مؤسسه، مجموع مکان های بهداشتی یک ساختمان شامل دست شویی، توالت و حمام، بازدید و تنظیم اجزای یک دستگاه میکانیکی، در ورزش ضربه ای که در زمان آغاز بازی در ورزش هایی چون والیبال، تنیس و بدمینتون به توپ زده می شود
فعالیتی که به منظور رفع نیازهای دیگران انجام می شود، تشکیلات مجری امور اجتماعی، سیاسی، اداری و امثال آن ها مثلاً سرویس خبری، سرویس پستی، سرویس اداری، خودرویی که در ساعت معینی آمادۀ جا به جا کردن اعضای یک مؤسسۀ خاص است، مجموعه ای از ظروف یا وسایل متناسب با یکدیگر، مجموعۀ تجهیزات لازم برای یک فعالیت، بهایی که هتل یا رستوران در ازای ارائه ی خدمات دریافت می کنند، ساعت کار یک مؤسسه، مجموع مکان های بهداشتی یک ساختمان شامل دست شویی، توالت و حمام، بازدید و تنظیم اجزای یک دستگاه میکانیکی، در ورزش ضربه ای که در زمان آغاز بازی در ورزش هایی چون والیبال، تنیس و بدمینتون به توپ زده می شود
مجازاً در تداول عوام، خرج کردن. هزینه کردن. بذل و بخشش نمودن. رجوع به سرکیسه گشادن شود. - سرکیسۀ عهد سست کردن، بدعهدی کردن. بی وفایی نمودن: تا لوح جفا درست کردی سرکیسۀ عهد سست کردی. خاقانی
مجازاً در تداول عوام، خرج کردن. هزینه کردن. بذل و بخشش نمودن. رجوع به سرکیسه گشادن شود. - سرکیسۀ عهد سست کردن، بدعهدی کردن. بی وفایی نمودن: تا لوح جفا درست کردی سرکیسۀ عهد سست کردی. خاقانی
سر و کیسه کردن. از کسی چیزی گرفتن برای خود. باتلطف در سخن و تملق مالی از او بعطا گرفتن. از او مالی به حیله یا تضرع و کلاشی بدست آوردن: هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است کردیم سرکیسه ولی اهل جهان را. میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج)
سر و کیسه کردن. از کسی چیزی گرفتن برای خود. باتلطف در سخن و تملق مالی از او بعطا گرفتن. از او مالی به حیله یا تضرع و کلاشی بدست آوردن: هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است کردیم سرکیسه ولی اهل جهان را. میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج)
بخشش کردن: چون خصم سرکیسۀ رشوت بگشاید در وقت شما بند شریعت بگشایید. ناصرخسرو. بهر جا که رایت برآرد بلند سرکیسه را برگشاید ز بند. نظامی. رجوع به سرکیسه سست کردن شود
بخشش کردن: چون خصم سرکیسۀ رشوت بگشاید در وقت شما بند شریعت بگشایید. ناصرخسرو. بهر جا که رایت برآرد بلند سرکیسه را برگشاید ز بند. نظامی. رجوع به سرکیسه سست کردن شود
نامرد یا آنکه جماع نکند تا او را فرزندی نشود. (آنندراج) (از اقرب الموارد). آنکه صحبت نتواند کرد بر زنان. (مهذب الاسماء) ، گشن که باردار نگرداند، سست. (آنندراج) (منتهی الارب) ، مرد زیرک و هشیار. (آنندراج) ، نگهبان چیزی که در دست وی است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
نامرد یا آنکه جماع نکند تا او را فرزندی نشود. (آنندراج) (از اقرب الموارد). آنکه صحبت نتواند کرد بر زنان. (مهذب الاسماء) ، گشن که باردار نگرداند، سست. (آنندراج) (منتهی الارب) ، مرد زیرک و هشیار. (آنندراج) ، نگهبان چیزی که در دست وی است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
مصحف ’سدکیس’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سدکیس است که قوس و قزح باشد و آن را کمان رستم و کمان شیطان هم میگویند، چه قزح نام شیطان است بعربی. (برهان). قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه نیز گفته اند. (آنندراج)
مصحف ’سدکیس’. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سدکیس است که قوس و قزح باشد و آن را کمان رستم و کمان شیطان هم میگویند، چه قزح نام شیطان است بعربی. (برهان). قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه نیز گفته اند. (آنندراج)
دهی از دهستان حومه بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه. دارای 191 تن سکنه است. آب آن از قادرچای. محصول آن غلات، توتون. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان حومه بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه. دارای 191 تن سکنه است. آب آن از قادرچای. محصول آن غلات، توتون. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
ابن الیان بن موسی سرکیس. صاحب ’معجم المطبوعات العربیه و المعربه’ که دارای ده جزء در دو مجلد است. به سال 1272 هجری قمری در دمشق به دنیا آمد و در کودکی به بیروت رفت و مدت 35 سال در بانک عثمانی در سمت منشی و مدیر در بیروت و دمشق و قبرس و آنکارا و اسلامبول خدمت کرد و سرانجام به سال 1912 میلادی در مصر سکنی گزید و کتاب معجم المطبوعات را تألیف کرد. او راست: 1- معجم المطبوعات. 2- جامع التصانیف الحدیثه. 3- انفس الاّثار فی اشهر الامصار. 4- الرحله الجویه فی المرکبه الهوائیه. علاوه بر آثار بالا مقالاتی به زبان فرانسه نوشته است. وی به گردآوری مسکوکات و آثار قدیمی سخت دلبستگی داشت و به سال 1351 هجری قمری در قاهره درگذشت.
ابن الیان بن موسی سَرْکیس. صاحب ’معجم المطبوعات العربیه و المعربه’ که دارای ده جزء در دو مجلد است. به سال 1272 هجری قمری در دمشق به دنیا آمد و در کودکی به بیروت رفت و مدت 35 سال در بانک عثمانی در سمت منشی و مدیر در بیروت و دمشق و قبرس و آنکارا و اسلامبول خدمت کرد و سرانجام به سال 1912 میلادی در مصر سکنی گزید و کتاب معجم المطبوعات را تألیف کرد. او راست: 1- معجم المطبوعات. 2- جامع التصانیف الحدیثه. 3- انفس الاَّثار فی اشهر الامصار. 4- الرحله الجویه فی المرکبه الهوائیه. علاوه بر آثار بالا مقالاتی به زبان فرانسه نوشته است. وی به گردآوری مسکوکات و آثار قدیمی سخت دلبستگی داشت و به سال 1351 هجری قمری در قاهره درگذشت.
زمان کار، شستشو و تعمیر اتومبیل و ماشین های دیگر، اتومبیلی که در ساعات کار در خدمت یک فرد، یا مؤسسه یا سازمان باشد، مجموعه ظرف و امثال آن، سری، مؤسسه بزرگی که به یکی از امور اجتماعی یا سیاسی و... اختصاص دارد «س
زمان کار، شستشو و تعمیر اتومبیل و ماشین های دیگر، اتومبیلی که در ساعات کار در خدمت یک فرد، یا مؤسسه یا سازمان باشد، مجموعه ظرف و امثال آن، سری، مؤسسه بزرگی که به یکی از امور اجتماعی یا سیاسی و... اختصاص دارد «س