جدول جو
جدول جو

معنی سرکارگر - جستجوی لغت در جدول جو

سرکارگر
سرعمله
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکارگر
تصویر شکارگر
شکارچی، آنکه پیشه اش شکار کردن جانوران است، صیّاد، نخجیرگر، نخجیروال، صیدافکن، نخجیرگیر، نخجیرزن، نخجیرگان، شکارگیر، متصیّد، حابل، صیدبند، قانص، صیدگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیکارگر
تصویر پیکارگر
پیکار کننده، جنگی
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
غیرمؤثر. که کارگر و اثربخش نیست. مقابل کارگر. رجوع به کارگر شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی از دهستان بالا ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 577 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، میوه جات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سِکَ / کِ گَ)
سرکه فروشنده. خلال. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ گَ)
پیکارکننده. پیکارجوی. (آنندراج). مبارز. جنگی:
چنین پاسخ آورد پیکارگر
که ای پهلوانان با نام و فر.
فردوسی.
که پیکارگرشان سپهبد شده ست
به رزم اندرون دستشان بد شده ست.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
پیکار کننده مبارز جنگی: چنین پاسخ آورد پیکارگر که: ای پهلوانادن با نام و فرخ... (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناکارگر
تصویر ناکارگر
آنچه که کارگر نیست غیر موثر مقابل کارگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکارگر
تصویر شکارگر
صیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیکارگر
تصویر پیکارگر
((پِ. گَ))
مبارز، جنگی
فرهنگ فارسی معین
جنگجو، رزمنده، ستیزه جو، مبارز، محارب
متضاد: مصلح، صلح طلب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
قمعيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
Oppressive, Repressive, Repressor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
oppressant, répressif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
oppressivo, repressivo, ripressione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
جابرانہ , سرکوبگر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
угнетающий , репрессивный , репрессор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
unterdrückend, repressiv, Unterdrücker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
гноблений , репресивний , репресор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
opresyjny, represyjny, repressor
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
压迫的 , 压制的 , 抑制器
دیکشنری فارسی به چینی
سرکوبگر، سرکوب کننده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
กดขี่ , กดขี่ , ผู้ปราบปราม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
দমনকারী , দমনকারী , প্রতিবন্ধক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
opresivo, represivo, represor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
kunyanyasa, ukandamizaji, pemberantas
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
baskıcı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
抑圧的な , 抑制器
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
דַּכָּאוֹנִי , מדכא , מַעֲצֵר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
억압적인 , 억압기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
opressivo, repressivo, repressor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
दमनकारी , दमकानेवाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
onderdrukkend, repressief, onderdrukker
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرکوبگر
تصویر سرکوبگر
menindas, represif, pembasmi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی