جدول جو
جدول جو

معنی سروهمسر - جستجوی لغت در جدول جو

سروهمسر
دوست و دشمن
تصویری از سروهمسر
تصویر سروهمسر
فرهنگ لغت هوشیار
سروهمسر
خانواده، اقوام، خویشان، دوستان، آشنایان
متضاد: غریبه ها
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سربه سر
تصویر سربه سر
سراسر، سرتاسر، همه، همگی، برای مثال عالم همه سربه سر خراب است و یباب / در جای خراب هم خراب اولی تر (حافظ - ۱۱۰۰)، برابر
سربه سر شدن: کنایه از برابر شدن، مساوی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رُ هََ سَ)
مردمان. خودی و بیگانه. دوست و دشمن
لغت نامه دهخدا
همگی، همه، همگان، جملگی، مساوی، برابر، یکسان، معادل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرحال، سالم، چاق وچله، قبراق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رابطه مخفیانه، رابطه عاشقانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
هم سالان، هم پایه
فرهنگ گویش مازندرانی
خانه، سرا، زمینی که جهت ساختن خانه پیش بینی شود
فرهنگ گویش مازندرانی