جدول جو
جدول جو

معنی سروری - جستجوی لغت در جدول جو

سروری
آقایی
تصویری از سروری
تصویر سروری
فرهنگ واژه فارسی سره
سروری
ریاست پیشوایی سرپرستی، پادشاهی سلطنت، تفوق
تصویری از سروری
تصویر سروری
فرهنگ لغت هوشیار
سروری
ریاست، حکمرانی، بزرگی
تصویری از سروری
تصویر سروری
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مسروری
تصویر مسروری
مسرور بودن نشاط شادمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
بایسته
فرهنگ واژه فارسی سره
مغولی شاگردانه (انعام)، باژ باج، ره آورد پیشکش انعامی که در ازای خدمت دهند، باج و خراج، هدیه
فرهنگ لغت هوشیار
آزادگان گروهی از رویگردانان (خوارج) که از پشتیبانی علی ع سر پیچیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
سختی و کاری که بی اندیشه و تامل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
بالای در سر آستانه خانه، اطاقی که بالای در خانه ساخته شده باشند سر دری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراری
تصویر سراری
جمع سریه، کنیزکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سریری
تصویر سریری
منسوب به سریر، معالجات بالینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرورق
تصویر سرورق
سربرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرودی
تصویر سرودی
سرود گوی مغنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساوری
تصویر ساوری
باج وساو که از مردم می گرفتند، آنچه به رسم هدیه وپیشکش یا در ازای خدمت دریافت می کرده اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
واجب، لازم، آنچه مورد لزوم و احتیاج باشد، کاری که انسان ناگزیر از انجام دادن آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراری
تصویر سراری
سریت ها، کنیزهای مخصوص هم بستر شدن، جمع واژۀ سریت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
کاری که بی تامل و از روی سستی و سهل انگاری انجام داده شود، سخن یاوه، بیهوده و نسنجیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
ناچار، ناگزیر، بایسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساوری
تصویر ساوری
((وَ))
باج و خراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سریری
تصویر سریری
((سَ))
منسوب به سریر، معالجات بالینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرودی
تصویر سرودی
((سُ))
سرودگوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
((~. سَ))
بی تأمل، بدون فکر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
((ضَ))
منسوب به ضرورت، بایسته، لازم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
Offhandedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
Indispensable, Necessary
دیکشنری فارسی به انگلیسی
незаменимый , необходимый
دیکشنری فارسی به روسی
unverzichtbar, notwendig
دیکشنری فارسی به آلمانی
niezastąpiony, konieczny
دیکشنری فارسی به لهستانی