جدول جو
جدول جو

معنی سرهنگی - جستجوی لغت در جدول جو

سرهنگی
(سَ هََ)
عمل سرهنگ. سرداری. مهتری. سروری:
چون حرز توام حمایل آمود
سرهنگی دیو کی کند سود.
نظامی.
به سرهنگی حمایل کردن تیغ
بسا مه را که پوشد چهره در میغ.
نظامی.
نام خود داغ کرد بر رانش
داد سرهنگی بیابانش.
نظامی.
مرا ملامت دیوانگی و سرهنگی
ترا سلامت پیری و پای برجایی.
سعدی.
رجوع به معانی سرهنگ شود
لغت نامه دهخدا
سرهنگی
شغل و رتبه سرهنگ
تصویری از سرهنگی
تصویر سرهنگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
مربوط به فرهنگ، کسی که در آموزش وپرورش کار می کند، معلم، مربی، شخص بافرهنگ و باادب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
لختی، لخت بودن، بی پوشاک بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
لختی عریانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
آنکه در پی دانش و دانش آموزی بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
لختی، عریانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
((فَ هَ))
با فرهنگ، اهل علم، معلم، کسی که با علم و فرهنگ سر و کار دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
ادبی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سره گی
تصویر سره گی
خلوص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
Cultural, Culturally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
Bareness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
nudité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
culturel, culturellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
cultural, culturalmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
ketelanjangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
ความเปลือยเปล่า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
सांस्कृतिक , सांस्कृतिक तरीके से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
cultureel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
naaktheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
culturale, culturalmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
desnudez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
kulturowy, kulturowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
nudità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
nudez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
裸露
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
культурний , культурно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
nagość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
нагота
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
kulturell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
Nacktheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
культурный , культурно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برهنگی
تصویر برهنگی
нагота
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
cultural, culturalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرهنگی
تصویر فرهنگی
budaya, secara budaya
دیکشنری فارسی به اندونزیایی