- سرمدیت
- همیشگی و ابدیت و ازلیت
معنی سرمدیت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترکی پارسی خاردست کسی که دست زبر و پینه بسته دارد
جاودانی همیک پایا نوتاشیک همیشگی دایمی همیشگی ابدی
آنچه آغاز و انجام برای آن نباشد، همیشگی، ابدی، کنایه از خدایی
سرکردگی ارشد بودن رشیدتر و با کفایت تر بودن برتری و چیرگی داشتن، دارای درجه باتر بودن
مرزها
از ساخته های فارسی گویان مرزها جمع (غلط) سرحد سرحدها ثغور: (عمده ترین ارکان دولت و قاطبه امرا درگاه معلی و سرحدات ولایات ممالک محروسه)
سرمکیان
مستی مخموری، سر خوشی، مدهوشی، غرور تکبر
پولی که با آن کسب و تجارت و خرید و فروش کنند
کسی که از بسیار کار کردن دستهایش پینه بسته باشد
باج و خراج، جزیه
فرانسوی دستارچه دستار خوان
مستی، سرخوشی، غرور و تکبر
پول یا کالایی که اساس کسب و تجارت قرار بدهند، پولی که در اصل به بهای چیزی داده شده که هرگاه بیشتر از آن فروخته شود، مبلغ اضافی سود خواهد بود، دارایی و ثروت و آنچه کسی از نقد و جنس دارد، کنایه از اصل و مایۀ چیزی
کسی که از بسیاری کار کردن دستش پینه بسته باشد
سرخوشی، غرور
پولی که در قدیم مسلمانان از اهل ذمه می گرفتند، باج و خراج، جزیه
Seniority
Refrigeration
старшинство
охлаждение
Dienstalter
Kühlung
старшинство
охолодження
starszeństwo
chłodzenie