جدول جو
جدول جو

معنی سرم دست

سرم دست
کسی که از بسیاری کار کردن دستش پینه بسته باشد
تصویری از سرم دست
تصویر سرم دست
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرم دست

سرم دست

سرم دست
آنکه دست او از کار بسیار کردن از آبله خراشیده باشد. (آنندراج) (غیاث) ، کسی که بر دست خود پنبه پیچیده و کارهای سخت و دشوار را میتواند بجا آورد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سام دست

سام دست
آنکه در جلدی و چابکی چون سام باشد. دارندۀ دست بمانند دست سام:
چابکی چرب دست و شیرین کار
سام دستی و نام او سمنار.
نظامی
لغت نامه دهخدا

نرم دست

نرم دست
نوعی از پارچه و جامۀ تنک و ملایم است که آن را به شیرازی نرمه گویند. (برهان قاطع) (از فرهنگ نظام) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جامه و پارچۀ تنک نازکی است که نرمه هم گویند. (فرهنگ خطی) :
چو دال شرب سفید است و نرم دست بنفش
بیا بنفشه و نرگس به گلستان بنگر.
نظام قاری.
نرم دستی که به هجرانش شب اندر روزم
تافته روز من و مانده به عشقش افکار.
نظام قاری
لغت نامه دهخدا