جدول جو
جدول جو

معنی سرمایی - جستجوی لغت در جدول جو

سرمایی
نوعی گیاه وحشی، آن که زیاد سردش شود و به جای گرم علاقمند باشد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرپایی
تصویر سرپایی
کفشی که در خانه به پا می کنند، دمپایی، به صورت ایستاده،
ویژگی بیماری که بدون بستری کردن مورد معالجه قرار می گیرد مثلاً بیمار سرپایی،
ویژگی معالجه ای که بدون بستری کردن انجام می شود مثلاً معالجۀ سرپایی،
ویژگی قسمتی در بیمارستان که در آن، بدون بستری کردن معالجه صورت می گیرد مثلاً بخش سرپایی،
ویژگی کسی که ایستاده کار کند و موقع کار نتواند بنشیند مانند پیشخدمت، خانه شاگرد و شاگرد پادو، جماعی که سر پا صورت گیرد، زناکاری، فاحشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرمایه
تصویر سرمایه
پول یا کالایی که اساس کسب و تجارت قرار بدهند، پولی که در اصل به بهای چیزی داده شده که هرگاه بیشتر از آن فروخته شود، مبلغ اضافی سود خواهد بود، دارایی و ثروت و آنچه کسی از نقد و جنس دارد، کنایه از اصل و مایۀ چیزی
فرهنگ فارسی عمید
کفش راحتی. یا کفش سرپایی، کسی که ایستاده به کار پردازد (خانه شاگرد)، فاحشه روسپی، جماعی که سر پا صورت گیرد، جماع آرمش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمایه
تصویر سرمایه
پولی که با آن کسب و تجارت و خرید و فروش کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرماهی
تصویر سرماهی
مقرری که در سر هر ماه به نوکر دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
گرمایی شدن، کسی که تحت تاثیر گرما قرار گرفته: بچه گرمایی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
مربوط به گرما، کسی که تحت تأثیر گرما قرار گرفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرپایی
تصویر سرپایی
کفش راحتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرمایه
تصویر سرمایه
((سَ یَ یا یِ))
مال، دارایی، دارایی خواه مادی یا معنوی، مالی که عواید پولی به دست دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرماهی
تصویر سرماهی
((سَ))
ماهیانه، شهریه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرمایشی
تصویر سرمایشی
برودتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
Refrigeration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
Thermal, Warmness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
réfrigération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
thermique, chaleur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
koeling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
thermisch, warmte
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
termico, calore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
शीतलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
refrigerazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
térmico, calidez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
refrigeración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
thermisch, Wärme
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
refrigeração
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
冷藏
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
тепловий , тепло
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
chłodzenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
термический , тепло
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
охолодження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
termiczny, ciepło
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
Kühlung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرمایش
تصویر سرمایش
охлаждение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
térmico, calor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گرمایی
تصویر گرمایی
तापीय , गर्माहट
دیکشنری فارسی به هندی