برودت و خنکی. (ناظم الاطباء). مقابل خنکی: بخوشاندت گر خشکی فزاید دگر سردی خود آن بیشت گزاید. ابوشکور. چون ژاله بسردی اندرون موصوف چون غوره بخامی اندرون محکم. منجیک. یکی تند ابر اندرآمد چو گرد ز سردی همان لب بهم برفسرد. فردوسی. گرمی و سردی ترا هر یک مثال است از ستم زآن همی هر یک جهان را زشت و نازیبا کند. ناصرخسرو. چون خدا خواهد که یک تن بفسرد سردی از صدپوستین هم بگذرد. مولوی. نمیدانند کز بیمار عشقت حرارت بازننشیند بسردی. سعدی. ، بیرحمی و بیمهری. (آنندراج) : من کرده درشتی و تونرمی از من همه سردی از تو گرمی. نظامی. که پرورده کشتن نه مردی بود ستم در پی داد سردی بود. سعدی. ، بی نمکی در گفتار و کردار: ای فرومایه و در کون هل و بی شرم و خبیث آفریده شده از فریه و سردی و سنه. لبیبی
برودت و خنکی. (ناظم الاطباء). مقابل خنکی: بخوشاندت گر خشکی فزاید دگر سردی خود آن بیشت گزاید. ابوشکور. چون ژاله بسردی اندرون موصوف چون غوره بخامی اندرون محکم. منجیک. یکی تند ابر اندرآمد چو گرد ز سردی همان لب بهم برفسرد. فردوسی. گرمی و سردی ترا هر یک مثال است از ستم زآن همی هر یک جهان را زشت و نازیبا کند. ناصرخسرو. چون خدا خواهد که یک تن بفسرد سردی از صدپوستین هم بگذرد. مولوی. نمیدانند کز بیمار عشقت حرارت بازننشیند بسردی. سعدی. ، بیرحمی و بیمهری. (آنندراج) : من کرده درشتی و تونرمی از من همه سردی از تو گرمی. نظامی. که پرورده کشتن نه مردی بود ستم در پی داد سردی بود. سعدی. ، بی نمکی در گفتار و کردار: ای فرومایه و در کون هل و بی شرم و خبیث آفریده شده از فریه و سردی و سنه. لبیبی
یونانی ’سردین’، انگلیسی ’ساردین’. (اشتینگاس). و نیز به همین املاء در فرانسه مستعمل است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به لغت اهل مغرب نوعی از ماهی باشد که آن را بیونانی سماریس خوانند. (برهان) (آنندراج) : و رأس السردین المالح اذا احرق و ذلک به علی لسعهالعقرب نفع نفعاً بیناً. (ابن البیطار). و رجوع به ساردین شود
یونانی ’سردین’، انگلیسی ’ساردین’. (اشتینگاس). و نیز به همین املاء در فرانسه مستعمل است. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). به لغت اهل مغرب نوعی از ماهی باشد که آن را بیونانی سماریس خوانند. (برهان) (آنندراج) : و رأس السردین المالح اذا احرق و ذلک به علی لسعهالعقرب نفع نفعاً بیناً. (ابن البیطار). و رجوع به ساردین شود
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان. واقع در 16هزارگزی شمال باختری ده شیخ، با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ باباجانی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان. واقع در 16هزارگزی شمال باختری ده شیخ، با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀ باباجانی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
محل اجتماع درویشان خانقاه، اطاقی چوبی که در دهه عاشورا نزدیک مسجد یا تکیه بر پا می کردند و آنرا با شمایل ائمه و بزرگان و قالیچه ها و لوازم درویشی (تبرزین شمشاد کشکول و غیره) می آراستند و شبها از واردین پذیرایی می کردند و گاه به مشاعره می پرداختند و شخص غالب مخاطب را در حین خواندن اشعار به تدریج وادار به کندن جامه ها می کردند تا او را با یک لنگ از سردم خارج مینمودند و اشیا سردم را مالک می شد، (زور خانه) محلی سگو مانند که مشرف بر گود است و مرشد بر آن قرار گیرد و همراه ضرب ورزش را رهبری کند. یا کاسه سردم. ظرفی است برنجی که انعام و پاداش مرشد را در آن ریزند و آن روی سردم قرار دارد
محل اجتماع درویشان خانقاه، اطاقی چوبی که در دهه عاشورا نزدیک مسجد یا تکیه بر پا می کردند و آنرا با شمایل ائمه و بزرگان و قالیچه ها و لوازم درویشی (تبرزین شمشاد کشکول و غیره) می آراستند و شبها از واردین پذیرایی می کردند و گاه به مشاعره می پرداختند و شخص غالب مخاطب را در حین خواندن اشعار به تدریج وادار به کندن جامه ها می کردند تا او را با یک لنگ از سردم خارج مینمودند و اشیا سردم را مالک می شد، (زور خانه) محلی سگو مانند که مشرف بر گود است و مرشد بر آن قرار گیرد و همراه ضرب ورزش را رهبری کند. یا کاسه سردم. ظرفی است برنجی که انعام و پاداش مرشد را در آن ریزند و آن روی سردم قرار دارد
پیزر (درگویش اسپهانی) تک جگن نیل از گیاهان ذوخ گیاهی از تیره جگن ها جزو رده تک لپه ییها که ارتفاعش از 2 تا 4 متر میرسد و جزو گیاهان نی مانند و بسیار زیباست. در انتهای ساقه هایش انشعابات چتر مانند جالبی بوجود آمده است. اصل این گیاه محتوی مواد ذخیره ییست که بمصرف تغذیه زارعان و دهقانان میرسد. از الیاف ساقه های قابل انعطاف این گیاه یک نوع کاغذ می سازند پاپیروس بابیروس ابردی درخت کاغذ مصری جگن نیل پاپروس حقی حفاء. نوعی خرمای خوب سنگ اشکنک
پیزر (درگویش اسپهانی) تک جگن نیل از گیاهان ذوخ گیاهی از تیره جگن ها جزو رده تک لپه ییها که ارتفاعش از 2 تا 4 متر میرسد و جزو گیاهان نی مانند و بسیار زیباست. در انتهای ساقه هایش انشعابات چتر مانند جالبی بوجود آمده است. اصل این گیاه محتوی مواد ذخیره ییست که بمصرف تغذیه زارعان و دهقانان میرسد. از الیاف ساقه های قابل انعطاف این گیاه یک نوع کاغذ می سازند پاپیروس بابیروس ابردی درخت کاغذ مصری جگن نیل پاپروس حقی حفاء. نوعی خرمای خوب سنگ اشکنک
گونه ای ماهی استخوانی که حداکثر طولش تا 25 سانتیمتر میرسد و بدنش پوشیده از فلسهای نسبتا درشت نازک و نوک تیز است رنگ بدنش سبز و در قسمتهای پشت آن خط آبی رنگ بمحاذات تیره پشت حیوان قرار دارد. پهلو ها و شکم حیوان سفید و نقره یی است ماهی مذبور را جهت تغذیه و ساختن کنسرو صید میکنند. لاتینی تازی گشته بنگرید به ساردین
گونه ای ماهی استخوانی که حداکثر طولش تا 25 سانتیمتر میرسد و بدنش پوشیده از فلسهای نسبتا درشت نازک و نوک تیز است رنگ بدنش سبز و در قسمتهای پشت آن خط آبی رنگ بمحاذات تیره پشت حیوان قرار دارد. پهلو ها و شکم حیوان سفید و نقره یی است ماهی مذبور را جهت تغذیه و ساختن کنسرو صید میکنند. لاتینی تازی گشته بنگرید به ساردین