نام دارویی است که آن را گیل دارو گویند و آن چوبکی باشد سیاه رنگ، بر کنار دریای خزر که دریای گیلان باشد یابند و آن دو قسم است: نر و ماده. بجهت دفع کدودانه و امراض دیگر مفید است. (برهان) (آنندراج). سرخس ها در منطقۀ معتدله بصورت گیاهان بی ساقه اند یعنی برگهای آن از خاک بیرون می آید و ساقۀ زیرینی دارند که در اصطلاح گیاه شناسی ریزم نامیده میشود، ولی در مناطق گرم بشکل درختان بلند و شبیه به نخل ها میباشند. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب صص 161- 170 شود. گیل دارو. (قانون ابن سینا چ تهران ص 216) (ذخیرۀ خوارزمشاهی). انواع آن: سرخس ماده که ممکن است مانند سرخس نر بکار رود ولی تأثیرش بسیار کمتر است. سرخس مذکر یا سرخس نر دارای برگهای بزرگ و دو بریدگی دارد، ساقۀ زیرین آن بر ضد کرم کدو بکار میرود زیرا که در لوله های شیرابۀ آن مواد مختلف یافت میشود. (ازگیاه شناسی گل گلاب ص 169). رجوع به درمان شناسی ص 402 و داروسازی جنیدی ص 178 و تحفۀ حکیم مؤمن شود
نام دارویی است که آن را گیل دارو گویند و آن چوبکی باشد سیاه رنگ، بر کنار دریای خزر که دریای گیلان باشد یابند و آن دو قسم است: نر و ماده. بجهت دفع کدودانه و امراض دیگر مفید است. (برهان) (آنندراج). سرخس ها در منطقۀ معتدله بصورت گیاهان بی ساقه اند یعنی برگهای آن از خاک بیرون می آید و ساقۀ زیرینی دارند که در اصطلاح گیاه شناسی ریزم نامیده میشود، ولی در مناطق گرم بشکل درختان بلند و شبیه به نخل ها میباشند. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب صص 161- 170 شود. گیل دارو. (قانون ابن سینا چ تهران ص 216) (ذخیرۀ خوارزمشاهی). انواع آن: سرخس ماده که ممکن است مانند سرخس نر بکار رود ولی تأثیرش بسیار کمتر است. سرخس مذکر یا سرخس نر دارای برگهای بزرگ و دو بریدگی دارد، ساقۀ زیرین آن بر ضد کرم کدو بکار میرود زیرا که در لوله های شیرابۀ آن مواد مختلف یافت میشود. (ازگیاه شناسی گل گلاب ص 169). رجوع به درمان شناسی ص 402 و داروسازی جنیدی ص 178 و تحفۀ حکیم مؤمن شود
نام یکی از بخشهای شهرستان مشهد است که در خاور شهرستان و کنار مرز ایران و شوروی واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). شهری است (به خراسان) بر راه و اندر میان بیابان نهاده و ایشان را یکی خشک رود است که اندر میان بازار میگذرد و بوقت انجیر اندر او آب رود و بس و جایی با کشت و برز بسیار است. و مردمانی قوی ترکیب اند و جنگی وخواستۀ ایشان شتر است. (حدود العالم) : پوپک دیدم بحوالی سرخس بانگک بربرده به ابر اندرا چادرکی دیدم رنگین بر او رنگ بسی گونه بر آن چادرا. رودکی. دگر سو سرخس و بیابان به پیش گله گشته بر دشت آهو و میش. فردوسی. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 117، 121، 125، 127، 128، 130 و نزههالقلوب ج 3 ص 153، 158، 177 و تاریخ سیستان ص 27، 147، 239، 251، 252 شود
نام یکی از بخشهای شهرستان مشهد است که در خاور شهرستان و کنار مرز ایران و شوروی واقع است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). شهری است (به خراسان) بر راه و اندر میان بیابان نهاده و ایشان را یکی خشک رود است که اندر میان بازار میگذرد و بوقت انجیر اندر او آب رود و بس و جایی با کشت و برز بسیار است. و مردمانی قوی ترکیب اند و جنگی وخواستۀ ایشان شتر است. (حدود العالم) : پوپک دیدم بحوالی سرخس بانگک بربرده به ابر اندرا چادرکی دیدم رنگین بر او رنگ بسی گونه بر آن چادرا. رودکی. دگر سو سرخس و بیابان به پیش گله گشته بر دشت آهو و میش. فردوسی. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 117، 121، 125، 127، 128، 130 و نزههالقلوب ج 3 ص 153، 158، 177 و تاریخ سیستان ص 27، 147، 239، 251، 252 شود
گیاهی است از رده نهانزادان آوندی که سر دسته گروهی از آنها به نام سرخس ها می باشد، این گیاه دارای ساقه های زیر زمینی است که از فواصل مختلف آن برگهای هوایی خارج میشوند. انواع مختلف این گیاه متعلق به نواحی معتدل و گرم میباشد و در منطق حاره به صورت درخت در می آید. اکثر انواع آن در طب مورد استفاده است بطازس دیشار جماز. یا سرخس آبی. گونه ای سرخس که برگهایش دارای چهار برگچه کوچک و هاگهای آن در تکمه هایی به نام اسپور و کارپ قرار گرفته اند این گیاه مصرف دارویی ندارد قریطه القریطه. یا سرخس شوکی. سرخس تیغی. یا سرخس تیغی. گونه ای سرخس که جزو گروه بس پایک میباشد. یا سرخس ماده. این گیاه برگدارش فاقد هاگینه میباشد. در تداوی این سرخس نیز مانند سرخس نر به کار میرود ولی تاثیرش کمتر است سرخس مونث سرخس اثنی خنشار. یا سرخس مذکر. سرخس نر. یا سرخس معمولی سرخس. یا سرخس نر. گونه ای سرخس که دارای برگهای بزرگ است و دوبار بریدگی دارد این گیاه جزو سرخسهای علفی است و در شمال ایران فراوان است ساقه زیر زمینی آن جهت مداوای کرم کدو به کار میرود. ارتفاع برگ هوایی این گیاه معمولا 5، متر است ولی گاهی ممکن است تا ارتفاع 4، 1 متر نیز برسد. در پشت برگ گیاه در دو ردیف مجموعه هاگدان ها محصور در پرده نازکی به نام اندوزی وجود دارد. در شیرابه ای که در ساقه زیر زمینی این گیاه جریان دارد مواد مختلف یافت می شود. در تمام نواحی شمالی ایران می روید کیل دارو شرده
گیاهی است از رده نهانزادان آوندی که سر دسته گروهی از آنها به نام سرخس ها می باشد، این گیاه دارای ساقه های زیر زمینی است که از فواصل مختلف آن برگهای هوایی خارج میشوند. انواع مختلف این گیاه متعلق به نواحی معتدل و گرم میباشد و در منطق حاره به صورت درخت در می آید. اکثر انواع آن در طب مورد استفاده است بطازس دیشار جماز. یا سرخس آبی. گونه ای سرخس که برگهایش دارای چهار برگچه کوچک و هاگهای آن در تکمه هایی به نام اسپور و کارپ قرار گرفته اند این گیاه مصرف دارویی ندارد قریطه القریطه. یا سرخس شوکی. سرخس تیغی. یا سرخس تیغی. گونه ای سرخس که جزو گروه بس پایک میباشد. یا سرخس ماده. این گیاه برگدارش فاقد هاگینه میباشد. در تداوی این سرخس نیز مانند سرخس نر به کار میرود ولی تاثیرش کمتر است سرخس مونث سرخس اثنی خنشار. یا سرخس مذکر. سرخس نر. یا سرخس معمولی سرخس. یا سرخس نر. گونه ای سرخس که دارای برگهای بزرگ است و دوبار بریدگی دارد این گیاه جزو سرخسهای علفی است و در شمال ایران فراوان است ساقه زیر زمینی آن جهت مداوای کرم کدو به کار میرود. ارتفاع برگ هوایی این گیاه معمولا 5، متر است ولی گاهی ممکن است تا ارتفاع 4، 1 متر نیز برسد. در پشت برگ گیاه در دو ردیف مجموعه هاگدان ها محصور در پرده نازکی به نام اندوزی وجود دارد. در شیرابه ای که در ساقه زیر زمینی این گیاه جریان دارد مواد مختلف یافت می شود. در تمام نواحی شمالی ایران می روید کیل دارو شرده
گیاهی است از رده نهان زادان آوندی که سردسته گروهی از آن ها به نام گروه سرخس ها می باشد. این گیاه دارای ساقه های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ های هوایی خارج می شوند
گیاهی است از رده نهان زادان آوندی که سردسته گروهی از آن ها به نام گروه سرخس ها می باشد. این گیاه دارای ساقه های زیرزمینی است که از فواصل مختلف آن برگ های هوایی خارج می شوند
نامرد یا آنکه جماع نکند تا او را فرزندی نشود. (آنندراج) (از اقرب الموارد). آنکه صحبت نتواند کرد بر زنان. (مهذب الاسماء) ، گشن که باردار نگرداند، سست. (آنندراج) (منتهی الارب) ، مرد زیرک و هشیار. (آنندراج) ، نگهبان چیزی که در دست وی است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
نامرد یا آنکه جماع نکند تا او را فرزندی نشود. (آنندراج) (از اقرب الموارد). آنکه صحبت نتواند کرد بر زنان. (مهذب الاسماء) ، گشن که باردار نگرداند، سست. (آنندراج) (منتهی الارب) ، مرد زیرک و هشیار. (آنندراج) ، نگهبان چیزی که در دست وی است. (از منتهی الارب) (آنندراج)
نام موضعی است از مضافات سمنان. دهی از سمنان که سرخه سمنان گویند. (برهان) (رشیدی) (جهانگیری). از بلوکات ولایت سمنان ودامغان خراسان. عده قرا 50. مساحت 12 فرسخ. مرکز سرخه. حد شمال شرقی سنگسر است. (جغرافیای سیاسی کیهان). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سمنان. آب آن از قنوات. محصول عمده آن غلات و پنبه و تنباکو است. ایستگاههای لاهورد، بیابانک، سرخ دشت در این دهستان واقع است. این دهستان از هشت آبادی و پنجاه مزرعه تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 7200 تن است. قرای مهم آن لاسجرد و بیابانک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
نام موضعی است از مضافات سمنان. دهی از سمنان که سرخه سمنان گویند. (برهان) (رشیدی) (جهانگیری). از بلوکات ولایت سمنان ودامغان خراسان. عده قرا 50. مساحت 12 فرسخ. مرکز سرخه. حد شمال شرقی سنگسر است. (جغرافیای سیاسی کیهان). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی سمنان. آب آن از قنوات. محصول عمده آن غلات و پنبه و تنباکو است. ایستگاههای لاهورد، بیابانک، سرخ دشت در این دهستان واقع است. این دهستان از هشت آبادی و پنجاه مزرعه تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 7200 تن است. قرای مهم آن لاسجرد و بیابانک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
نام پسر افراسیاب است که فرامرز او را زنده گرفت و رستم به کین سیاوش بکشت. (برهان) (انجمن آرا) (جهانگیری) : ز کندآوران سرخه را پیش خواند ز رستم فراوان سخنها براند. فردوسی. تا افراسیاب بشکست و سرخه کشته شد. (مجمل التواریخ و القصص ص 46)
نام پسر افراسیاب است که فرامرز او را زنده گرفت و رستم به کین سیاوش بکشت. (برهان) (انجمن آرا) (جهانگیری) : ز کندآوران سرخه را پیش خواند ز رستم فراوان سخنها براند. فردوسی. تا افراسیاب بشکست و سرخه کشته شد. (مجمل التواریخ و القصص ص 46)
تعلیم خوش نویسان. (غیاث) (آنندراج). سرمشق: سرخط که برین ورق کشیده ست شک نیست در آن که آفریده ست. نظامی. به سرخطنویسی علم زآن نمط که رخسار خوبان کند مشق خط. نورالدین ظهوری (از آنندراج). ، خط و یادداشت روز، نوکری. (غیاث) (آنندراج) : خطش مشک را داده شرمندگی پی عاشقان سرخط بندگی. اشرف (از آنندراج). ، تمسک و قباله. (آنندراج) : هر گه که فغان از دل پردرد کشیدیم شد شاخ گل و سرخط مرغان چمن شد. صائب (از آنندراج). مجوی سرخط آزادی از فلک صائب که خود ز کاهکشان طوق در گلو دارد. صائب (از آنندراج)
تعلیم خوش نویسان. (غیاث) (آنندراج). سرمشق: سرخط که برین ورق کشیده ست شک نیست در آن که آفریده ست. نظامی. به سرخطنویسی علم زآن نمط که رخسار خوبان کند مشق خط. نورالدین ظهوری (از آنندراج). ، خط و یادداشت روز، نوکری. (غیاث) (آنندراج) : خطش مشک را داده شرمندگی پی عاشقان سرخط بندگی. اشرف (از آنندراج). ، تمسک و قباله. (آنندراج) : هر گه که فغان از دل پردرد کشیدیم شد شاخ گل و سرخط مرغان چمن شد. صائب (از آنندراج). مجوی سرخط آزادی از فلک صائب که خود ز کاهکشان طوق در گلو دارد. صائب (از آنندراج)
متوفای 1230 هجری قمری / 1815 میلادی، محمدحسن بن محمدمعصوم. از مردم قزوین بود که در کربلا پرورش یافت و در آنجا تحصیل کردو آنگاه بشیراز آمد و در آن شهر سکونت گزید و هم درآنجا درگذشت. از مجتهدان بنام فرقۀ امامی بود که در اصول مهارت داشت. او راست: مصابیح الهدایه فی شرح البدایه از حر العاملی در فقه. تنقیح المقاصد الاصولیه در اصول فقه. کشف الغطاء. و رساله هایی دیگر. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 887). رجوع به روضات الجنات 2:15 شود
متوفای 1230 هجری قمری / 1815 میلادی، محمدحسن بن محمدمعصوم. از مردم قزوین بود که در کربلا پرورش یافت و در آنجا تحصیل کردو آنگاه بشیراز آمد و در آن شهر سکونت گزید و هم درآنجا درگذشت. از مجتهدان بنام فرقۀ امامی بود که در اصول مهارت داشت. او راست: مصابیح الهدایه فی شرح البدایه از حر العاملی در فقه. تنقیح المقاصد الاصولیه در اصول فقه. کشف الغطاء. و رساله هایی دیگر. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 887). رجوع به روضات الجنات 2:15 شود
شهر بسیار بزرگی است در جبل از ناحیۀ افریقا و مردم آن از خوارج اباضیه هستند. (از معجم البلدان). شهری است به افریقیه و اهل آن اباضیه هستند. (منتهی الارب)
شهر بسیار بزرگی است در جبل از ناحیۀ افریقا و مردم آن از خوارج اباضیه هستند. (از معجم البلدان). شهری است به افریقیه و اهل آن اباضیه هستند. (منتهی الارب)
ده قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. دارای 307 تن سکنه است. آب آن از رود خانه دگرمانچای تأمین میشود. محصول آن غلات، یونجه، آلوزرد، گوجه، سیب زمینی، لبنیات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
ده قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. دارای 307 تن سکنه است. آب آن از رود خانه دگرمانچای تأمین میشود. محصول آن غلات، یونجه، آلوزرد، گوجه، سیب زمینی، لبنیات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
بیماری واگیردار که بیشتر در اطفال پیدا میشود و لکه های سرخرنگی در بدن بیمار ظاهر میشود آل، ساس، مرضی است عفونی و بثوری بسیار واگیر دار و همه گیر که مصونیت می دهد و به سبب بثورات مخصوص مشخص است این ناخوشی بیشتر در کودکان 3 تا 10 ساله دیده میشود و مرضی است مضعف و مساعد سل و کانونی خاموش شده را بر می افروزد. موجب آن یک ویروس است که هنوز شناخته نشده دوره نهفتگی آن 10 تا 12 روز است و بون علامت دوره یورش آن 3 تا 4 روز است که از همه تبهای بثوری طولانی تر است گل افشان. یا سرخک کاذب. سرخجه
بیماری واگیردار که بیشتر در اطفال پیدا میشود و لکه های سرخرنگی در بدن بیمار ظاهر میشود آل، ساس، مرضی است عفونی و بثوری بسیار واگیر دار و همه گیر که مصونیت می دهد و به سبب بثورات مخصوص مشخص است این ناخوشی بیشتر در کودکان 3 تا 10 ساله دیده میشود و مرضی است مضعف و مساعد سل و کانونی خاموش شده را بر می افروزد. موجب آن یک ویروس است که هنوز شناخته نشده دوره نهفتگی آن 10 تا 12 روز است و بون علامت دوره یورش آن 3 تا 4 روز است که از همه تبهای بثوری طولانی تر است گل افشان. یا سرخک کاذب. سرخجه