- سرتیر ((سَ))
- تند، سریع
معنی سرتیر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که دارای نشیب است سطح مایل سراشیب مقابل سر بالا، رو بپایین با نشیب
هر یک از تخته هایی که زیر تیر سقف گذارند، قسمی از تیر که از ساختمان بیرون ماند
در اصطلاح نظامی درجه ایست در ارتش، افسر ارشد
چربیی که روی شیر - که نخست گرم و سپس سرد شده باشد - بندد دمایه
سریرت ها، نیت ها، باطن ها، جمع واژۀ سریرت
فرمانده تیپ، افسر ارشد در ارتش، بالاتر از سرهنگ
سرازیر، دارای سراشیبی، سرنگون، مقابل سربالا، رو به پایین
لایه ای از چربی که پس از سرد شدن شیر روی آن می بندد، چرابه، قیماق
زود خشم، تندخو
چربی ای که روی شیر که نخست گرم و سپس سرد شده باشد بندد، مایه
پوشیده، مستور سیر، 61 مثقال
تخت پادشاه
مستور، پوشیده، برای مثال ور درآید محرمی دور از گزند / برگشایند آن ستیران روی بند (مولوی - ۱۳۱) ، عفیف، پاک دامن، پارسا
واحد وزنی سیر، برای مثال زهی بر کمان استش از چرم شیر / یکی تیر، پیکان او ده ستیر (فردوسی - ۳/۱۸۷)
تخت پادشاهی، اورنگ