- سرتریک
خنده با صدای بلند، قهقهه
معنی سرتریک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محصولاتی که از شکل دادن به خمیر خاک سنگ و کائولن به دست می آیند و در کوره حرارت داده می شوند
(سَ گُ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. دارای 374 تن سکنه. آب آن از قنات. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
((تِ))
فرهنگ فارسی معین
تحریک، توطئه، ماجرای هیجان انگیز در یک داستان و نمایش یا فیلم که باعث جلب توجه یا علاقه می شود
((اَ))
فرهنگ فارسی معین
وقایع و حوادث مختلفی که به وسیله آن ها مطلب اصلی پرورانده شود و گره یک قطعه را تشکیل دهد و بیننده را جلب کند و احساسات و عواطف را در او بیدار و تحریک کند
قهقهه سردادن
کج باران مهیب، توفان تند
صاف صاف، تراشیدن ساقه ی درخت و بی شاخ و برگ کردن آن، لخت.، کچل
