جدول جو
جدول جو

معنی سرباران - جستجوی لغت در جدول جو

سرباران
(سَ)
دهی از دهستان پائین شهر بخش میناب شهرستان بندرعباس و دارای 750 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن خرما است. مزارع جلال آباد، محمدشاهی و دلالان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابرسران
عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلباران
تصویر گلباران
عمل ریختن و افشاندن گل بر سر کسی یا چیزی
گلباران کردن: گل افشاندن بر سر کسی یا چیزی، گل ریختن، گل پاشیدن
فرهنگ فارسی عمید
اعدام کردن محکوم بدین صورت که او را سرپا نگاه دارند و چند تن با تفنگ به طرف او شلیک کنند، فروریختن تیرهای پی در پی از هر سو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
عمل پرتاب کردن بمب از هواپیما بر روی شهرها و هدف های نظامی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
مزرعی که بهنگام باران کاشته شود. (آنندراج). کشتزاری که در هنگام باران کشته شود. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ بِ)
از 737 تا 783 هجری قمری، سلسله ای که بوسیلۀ عبدالرزاق از مردم قریۀ باشتین از قرای خراسان تأسیس شد و قراء مجاور آن را مسخر کردند و قریب نیم قرن بر خراسان مسلط بودند. از این سلسله ده امیربه ریاست رسیدند. نام امرای سربدار بشرح زیر است:
عبدالرزاق بن فضل الله 737هجری قمری
وجیه الدین مسعود برادر او 738هجری قمری
آی تیمور محمد 744هجری قمری
اسفندیار 746هجری قمری
فضل الله 746هجری قمری
شمس الدین علی 748هجری قمری
یحیی 753هجری قمری
ظهیرالدین 756هجری قمری
حیدر قصاب 760هجری قمری
حسین دامغانی 761هجری قمری
علی مؤید 766- 783 هجری قمری
(از تاریخ طبقات سلاطین اسلام لین پول صص 223- 224).
ورجوع به رجال حبیب السیر ص 61 و 115 و حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 230، 251، 332، 356- 358، 360- 367، 380، 381، 406، 407، 444 و تاریخ ادبیات ایران از سعدی تا جامی ص 198 و 199 و سبک شناسی ج 3 ص 183، 184 و تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 16، 37، 61، 302، 303 و تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 5 ص 47 و مرآت البلدان ج 1 ص 328 شود
لغت نامه دهخدا
پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین و ریختن بمبهای پیاپی بموضعی، بمباردمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تربامان
تصویر تربامان
یونانی تلخه گیا از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربالین
تصویر سربالین
بالش و متکا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برباران
تصویر برباران
کشت زاری که در هنگام باران کشته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگباران
تصویر سنگباران
اندازنده سنگ پرتاب کننده سنگ، پرتاب سنگهای پیاپی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اربابان
تصویر اربابان
درتازی نیست (تک ارباب) دارندگان زمینداران بالاسران خاوندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگساران
تصویر سگساران
جمع سگسار، شلوغ پر ازدحام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
بمباردمان، فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیرباران
تصویر تیرباران
کشتن محکومین با گلوله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرپایان
تصویر سرپایان
((سَ))
عمامه، دستار، کلاهخود، خود، کلاهی نرم که زیر کلاهخود بر سر می نهادند تا خود سر را آزار نکند، شمله و علاقه دستار و مغفر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
Bombardment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
Soldierly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
militaire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
военный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
Bombardierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
militärisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
бомбардування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
військовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
бомбардировка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
轰炸
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
军人的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardeio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
militar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بمباران
تصویر بمباران
bombardamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
militare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
militar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سربازانه
تصویر سربازانه
wojskowy
دیکشنری فارسی به لهستانی