جدول جو
جدول جو

معنی سراضرب - جستجوی لغت در جدول جو

سراضرب
(سَ ضَ)
دارالضرب. (رشیدی). ضرابخانه:
در سراضرب عقل و نفس و فلک
ناقدی باش و جز بصیر مباش.
سنایی.
هرچه آن نقد دور گردون است
از سراضرب عشق بیرون است.
سنایی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چارضرب
تصویر چارضرب
چهارضرب، نوعی نواختن ساز، از آیین های قلندران شامل تراشیدن موی سر، صورت (ریش و سبیل) و ابرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراشیب
تصویر سراشیب
دارای شیب، نشیب دار، رو به پایین، سرازیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
سرتاسری
فرهنگ فارسی عمید
(ضَ)
نوعی از نوازش ساز که بهندی چوتالا گویند. (آنندراج). نوعی از نواختن ساز. (ناظم الاطباء). قسمی نواختن ضرب است، نوعی از نواختن ضرب که در زورخانه معمول است، نوعی از اشغال صوفیان. (آنندراج) ، کنایه از تراشیدن موی ریش و بروت و ابرو که بعضی قلندران کنند. (آنندراج). و چهار ضرب ابدال نیز همین است. (آنندراج) :
در چارضرب، ابدال، ابرو تراشد از رو
تا هیچکس نگوید بالای چشمت ابرو.
ابراهیم ادهم (از آنندراج).
مه تازه گدای شرق و غرب است
در زیر تراش چارضرب است.
زلالی (از آنندراج).
- لعن چارضرب، نوعی لعن که شیعیان متعصب کنند.
، حساس هوشیار مانند برده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
جمع واژۀ سرداب. (دهار). رجوع به سرداب شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نشیب گاه و پستی. (آنندراج). سرازیری. مقابل سربالا:
ترا نفس رعنا چو سرکش ستور
دوان میبرد تا سراشیب گور.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرائر
تصویر سرائر
پنهانیها و رازها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراشیب
تصویر سراشیب
((سَ))
رو به پایین، سراشیب، سرازیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سراسر
تصویر سراسر
کاملا، کلا
فرهنگ واژه فارسی سره
سرازیر، سرازیری، نشیب شیب دار، سراشیبی
متضاد: سربالایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
على الصّعيد الوطنيّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
Panoramic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سرازیری
فرهنگ گویش مازندرانی
درجا، فوری، در آن واحد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
pana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
панорамный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
وسیع منظر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
বিস্তৃত দৃশ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
มุมมองกว้าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
全景の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
панорамний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
פנורמי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
파노라마의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panorámico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panorâmico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
全景的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
panoramiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سراسری
تصویر سراسری
व्यापक दृश्य
دیکشنری فارسی به هندی