- سراجخانه
- زینگرخانه
معنی سراجخانه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سلاح خانه، محل اسلحه و ذخائر و مهمات نظامی، اسلحه خانه
کشتارگاه
آبخانه آبشخور جایی که در آن جا آب برای تشنگان ذخیره کنند و آن جا را متبرک دانند
میکده خمکده میخانه میکده
محلی متعلق به ارتش که سربازان در آنجا به سر می برند
مجموعۀ تسلیحات و جنگ افزاری یک کشور، اسلحه خانه، انبار اسلحه
جائیکه در آن زر و سیم سکه زنند
پاسگاه قزاقان، جای سکونت قزاقان
محل نگهداری گوشت و میوه وسایر چیزهای فاسد شدنی
((سَ. نِ))
فرهنگ فارسی معین
فرورفتگی کوچکی در دیوار مشرف به برخی گذرگاه ها که در آن آب برای نوشیدن مردم گذاشته می شد و از نوعی حرمت دینی برخوردار بود
ظرف بزرگ یا منبع که در محلی بسازند و آب در آن بریزند تا مردم تشنه در آن جا آب بیاشامند
محلی دربسته و سرپوشیده با دمای پایین و ثابت برای نگهداری گوشت، میوه و سایر چیزهای فاسدشدنی
اکسی هموگلوبین
کمال هر چیز حد نصاب:) در سر خانه زود است . (، آواز بلند. یا داماد سر خانه. دامادی که در خانه پدر و مادر عروس زندگی کند
((سَ نِ یا نَ))
فرهنگ فارسی معین
کمال هر چیز، حد نصاب، آواز بلند، داماد، دامادی که در خانه پدر و مادر عروس زندگی کند