جدول جو
جدول جو

معنی سداب - جستجوی لغت در جدول جو

سداب
گیاهی است از رده دولپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته تیره سدابیان میباشد. این گیاه از قدیم مورد توجه بوده و در اکثر نقاط میرویدارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و برگهایش بدو صورت ساده (در نواحی مجاور گل) و دوتایی و سه تایی (در قسمتهای پایین گیاه) میباشد. برگهایش ضخیم و آبدار و سبز مایل به آبی است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش کپسول و شامل دانه هایی برنگ مایل به قهوه یی است از همه قسمتهای این گیاه بویی نامطبوع و مهوع استشمام میشود از رگهای آن گلوکزید بنام روتین و روتوزید استخراج کنند و نیز اسانسی از آن میگیرند که بویی قوی و طعمی تلخ و تند دارد گیاه مزبور در تداوی به عنوان قاعده آور ضد کرم و معرق استعمال میشود فیجن سذاب خفت آهو دوستک صحرایی. یا سدای کوهی. اسپند، تاپسیا
فرهنگ لغت هوشیار
سداب
گیاهی خودرو با برگ هایش ضخیم، بدبو، آبدار و تلخ، گل های زرد رنگ و دانه های قهوه ای رنگ مثلثی که برگ و دانۀ آن در پزشکی به کار می رود، سذاب، پیغن، پیگن
تصویری از سداب
تصویر سداب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سحاب
تصویر سحاب
(پسرانه)
ابر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آداب
تصویر آداب
روش ها، فرهنگ ها، آیین ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم وعادات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سباب
تصویر سباب
بسیار دشنام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خداب
تصویر خداب
کذاب، دروغگو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخاب
تصویر سخاب
گردن آویز گردن آویز بی گوهر که از هسته یا گل فراهم آورند گلوبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحاب
تصویر سحاب
ابری بارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدان
تصویر سدان
پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداس
تصویر سداس
شش شش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدار
تصویر سدار
پرده چادر از ریشه لاتینی کنار فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداد
تصویر سداد
راستی، درست شدن، درستی در کردار و گفتار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداج
تصویر سداج
دروغگوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداء
تصویر سداء
غوره سبز خرما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرداب
تصویر سرداب
بنایی است در زیر زمین که در تابستان در آن آب میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
سذاب پارسی تازی گشته سداب از گیاهان تا چون تو دگر نبایدش داشت از رشک به خود سداب برداشت (تحفه العراقین خاقانی) پیغن گیاهی است از رده دولپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته تیره سدابیان میباشد. این گیاه از قدیم مورد توجه بوده و در اکثر نقاط میرویدارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و برگهایش بدو صورت ساده (در نواحی مجاور گل) و دوتایی و سه تایی (در قسمتهای پایین گیاه) میباشد. برگهایش ضخیم و آبدار و سبز مایل به آبی است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش کپسول و شامل دانه هایی برنگ مایل به قهوه یی است از همه قسمتهای این گیاه بویی نامطبوع و مهوع استشمام میشود از رگهای آن گلوکزید بنام روتین و روتوزید استخراج کنند و نیز اسانسی از آن میگیرند که بویی قوی و طعمی تلخ و تند دارد گیاه مزبور در تداوی به عنوان قاعده آور ضد کرم و معرق استعمال میشود فیجن سذاب خفت آهو دوستک صحرایی. یا سدای کوهی. اسپند، تاپسیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سداه
تصویر سداه
تار جامه، تری شب
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی پارسی شده سلاب سلاب همی باز جستند راز سپهر به سلاب تا برکه گردد به مهر (فردوسی) سوکپوشه که زنان به هنگام سوک پوشند دزد، ریسمان باف جامه سیاه رنگ لباس سوگواری، جمع سلب. جامه سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
پنبه خون آلوده که زن شوی مرده بر سر نهد و گوشه آن از رو بنده بیرون کند تا بیننده بداند که او شوی از دست داده است، جمع سقب، کره اشتران نر، ستون های تاژ، شاخه های کشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناب
تصویر سناب
دراز شکم، دراز بد بختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاب
تصویر سیاب
خرما غوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاب
تصویر سلاب
جامۀ سیاه، لباس ماتم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سراب
تصویر سراب
تصویری موهوم که در روز و روی سطح افقی به دلیل انعکاس نور بر لایه ای از هوای رقیق شدۀ نزدیک به سطح زمین تشکیل می شود، برای مثال دور است سر آب در این بادیه هشدار / تا غول بیابان نفریبد به سرابت (حافظ - ۴۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سداد
تصویر سداد
راست و درست بودن، به راه راست بودن، راستی و درستی در کردار و گفتار، راستی و درستی، استقامت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرداب
تصویر سرداب
خانۀ زیرزمینی که تابستان در آنجا به سر ببرند، جایی که در زیرزمین برای دفن اموات یا گذاشتن تابوت مرده درست کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سحاب
تصویر سحاب
ابر، بخارهای غلیظ شده یا تودۀ قطرات آب و ذرات یخ معلق در جو که از آن ها باران و برف و تگرگ می بارد، غیم، غین، غمام، غمامه، میغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سذاب
تصویر سذاب
سداب، گیاهی خودرو با برگ هایش ضخیم، بدبو، آبدار و تلخ، گل های زرد رنگ و دانه های قهوه ای رنگ مثلثی که برگ و دانۀ آن در پزشکی به کار می رود، پیغن، پیگن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم، عادات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سراب
تصویر سراب
((سَ))
زمین صاف و هموار که در اثر گرمای زیاد، از فاصله دور به نظر آب می نماید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سذاب
تصویر سذاب
((سَ))
سداب، گیاهیست بدبو و تلخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سداد
تصویر سداد
((سَ))
راست و درست بودن، استقامت داشتن، راستی، استقامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سحاب
تصویر سحاب
((سَ))
ابر، واحد سحابه، جمع سحایب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرداب
تصویر سرداب
((سَ))
اطاقی در زیر زمین خانه برای استفاده از خنکی آن در تابستان برای نگهداری غذا و چیزهای فاسد شدنی، سردابه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلاب
تصویر سلاب
((س))
جامه سیاه، جامه ماتم
فرهنگ فارسی معین