معنی سحربیان - جستجوی لغت در جدول جو
سحربیان
جادو سخن
جادو سخن
تصویر سحربیان
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر سحربنان
سحربنان
خوشنویس جادو خامه
خوشنویس جادو خامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سحلبیات
سحلبیات
جرموجیان سگ انگوریان
جرموجیان سگ انگوریان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سردبیان
سردبیان
رنجاننده تیز زبان گوشه زن
رنجاننده تیز زبان گوشه زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سردبیان
سردبیان
کسی که سخنش گرم و گیرا نباشد، آنکه با سخنان سرد دیگری را مشمئز و آزرده سازد
کسی که سخنش گرم و گیرا نباشد، آنکه با سخنان سرد دیگری را مشمئز و آزرده سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ساریان
ساریان
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی مشهد
نام روستایی در نزدیکی مشهد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر اربیان
اربیان
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
از جانوران ملخ دریایی میگو از گیاهان: بابونه سگ میگو، بابونه سگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بحریان
بحریان
دریاییان
دریاییان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ساربان
ساربان
محافظت کننده و نگاه دارنده شتر
محافظت کننده و نگاه دارنده شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سرایان
سرایان
سراینده، در حال سرودن
سراینده، در حال سرودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سرایان
سرایان
در حال سرودن، در حال آوازخوانی
در حال سرودن، در حال آوازخوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ساربان
ساربان
نگهبان شتر، شتربان، اشتربان، شتردار
نگهبان شتر، شتربان، اشتربان، شتردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویر اربیان
اربیان
((اَ یا اُ))
میگو، بابونه سگ
میگو، بابونه سگ
فرهنگ فارسی معین
تصویر ساربان
ساربان
نگهبان شتر، شتربان
نگهبان شتر، شتربان
فرهنگ فارسی معین
تصویر سرایان
سرایان
((سَ))
سراینده، در حال سرودن
سراینده، در حال سرودن
فرهنگ فارسی معین
تصویر سریان
سریان
جمع سری، جویکان
جمع سری، جویکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر سریان
سریان
هنگام شب رفتن، اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر
هنگام شب رفتن، اثر کردن و جاری شدن چیزی در اجزای چیز دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویر سریان
سریان
((سَ رَ))
هنگام شب رفتن، اثر کردن چیزی در چیزی
هنگام شب رفتن، اثر کردن چیزی در چیزی
فرهنگ فارسی معین