جدول جو
جدول جو

معنی سحرآگند - جستجوی لغت در جدول جو

سحرآگند
(فَ دَ / دِ)
پر از سحر، جادوگر. ساحر:
نشان پشت من است آن دو زلف مشک آگین
نشان جان من است آن دو چشم سحرآگند.
رودکی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تکه های پاک کردۀ رودۀ گوسفند که با گوشت یا جگر و چربی پر کرده و پخته باشند، جرغند، چرغند، چرغنده
فرهنگ فارسی عمید
(سَ وَ)
رنگ زرد را گویند مطلقاً. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ وَ)
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد دارای 155 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا