جدول جو
جدول جو

معنی سبیتی - جستجوی لغت در جدول جو

سبیتی
(سِ بَ)
نوعی ماهی بسیار بزرگ در خلیج فارس. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
سبیتی
(سُ بَ)
نام طائفه ای در نجف
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبیلی
تصویر سبیلی
اسبله، نوعی ماهی خوراکی بزرگ بی فلس با شاخک هایی شبیه سبیل در اطراف دهان که معمولاً در دریای خزر یافت می شود
فرهنگ فارسی عمید
(سَ بُ)
منسوب است به سبخت که انتساب خانوادگی است. (الانساب سمعانی). نسبتی است به سبخت و او جد ابی بکر محمد بن یوسف بن دیزویه بن سبخت الدینوری السبختی معروف به سقلاب است. (لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
علی بن یقظان. طبیب و شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبته است ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال 544 هجری قمری بمصر و از آنجا به یمن رفت سپس به عراق رفت. او راست قصیده ای در مدح جمال الدین ابی جعفر محمد بن علی بن ابی منصور اصفهانی بموصل با این مطلع:
اء اخواننا ماحلت عن کرم العهد
فیالیت شعری هل تغیّرتم بعدی.
(تاریخ الحکماء قفطی صص 239- 240)
یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی. طبیبی از اهل فأس. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 392 و رجوع به یوسف بن یحیی شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
منسوب به سبت، روز اول هفته. انتساب بسبت است که روز اول هفته باشد. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ تی ی)
منسوب است به سبته که شهری است از بلاد عدوه. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سِ بی یی ی)
منسوب است به سبیه که از قراء رمله است. (الانساب سمعانی) (لباب الانساب ص 31)
لغت نامه دهخدا
(سُ حَ)
منسوب به سحیت که نام اجدادی است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَری ی)
نسبت است به سبیری از قراء بخارا
لغت نامه دهخدا
(سَ)
قومی که همیشه با رئیس ملاحین کشتی دریایی بوده اند. ج، سبابجه. (المعرب جوالیقی ص 183). یکی سبابجه. (اقرب الموارد). رجوع به سبابجه شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
منسوب است به سبیع که بطنی از همدان است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نسبتی است مر سبیله را و آن بطنی است از قضاعه. (الانساب سمعانی) (لباب الانساب ص 531)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
به سبیل. برایگان. مفت. مجانی:
ز بس کو داد سیم و زر سبیلی
نماند اندر جهان نام بخیلی.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
(ثُ بَ)
منسوب است به ثبیت که جد ابوالحسن احمد بن محمد بن ثبیت قاضی شیراز باشد. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبنتی
تصویر سبنتی
دلیر پیشجنگ پیشتاز
فرهنگ لغت هوشیار
شلیل
فرهنگ گویش مازندرانی