- سبوطه
- فرو هشتگی موی، تپ کردن
معنی سبوطه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خوشه
سبوس آرد گندم و جو، خشکیی مانند سبوس که در سر آدمی پیدا شود حزازه، نوزاد حشره ای که از آرد گندم پیدا شود و از آرد گندم و جو و برنج تغذیه کند و آن سیاه رنگ و کوچک است و در لای آرد چندم و جو و برنج حرکت کند و از ذرات آرد شده تغذیه نماید شپشه، ریزه چوب که از دم اره جدا شود
پشت پائی، مخنث
سبوی کوچک
فرو هشتگی در موی، تپ زدگی، خاکروبه، آخالدان
سبوی کوچک، کوزۀ کوچک
سپوسه، سپوس، شورۀ سر انسان، خاک اره
هیز، مخنث، پشت پایی
پارسی تازی شده بوته
فرو هشتگی موی، تپ کردن