جدول جو
جدول جو

معنی سبهلل - جستجوی لغت در جدول جو

سبهلل
(سَ بَ لَ)
جاء سبهللاً، بی سلاح و بی هیچ چیز دیگر آمد، یا متکبرانه و بی پروانه آید، یا آمد نه برای کار دنیا و نه برای کار آخرت. و منه الحدیث: لاکره ان اری احدکم سبهللاً، و یقال: هو یمشی سبهللاً، یعنی بیهوده آمد و شد کرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
سبهلل
بی زینه (زینه سلاح) بی جنگ افزار
تصویری از سبهلل
تصویر سبهلل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حسبهلله
تصویر حسبهلله
برای رضای خدا، به امید مزد و ثواب از خدای تعالی
فرهنگ فارسی عمید
(اِ بِ)
خندیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ بَ لَ)
مرد بی سلاح و هیچ چیز. (منتهی الارب). اتانا سبغللاً، لا شی ٔ معه و لا سلاح علیه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ بَ لَ)
بی باک: رجل سبعلل، مرد بی باک. (منتهی الارب). سبهلل. (اقرب الموارد). و رجوع به سبهلل شود
لغت نامه دهخدا
(سَ بَلَ)
دختر. (منتهی الارب). سبحل. (اقرب الموارد)، خیک ضخیم. (منتهی الارب). سبحل. (س ب ) . (اقرب الموارد). و رجوع به سبحل شود
لغت نامه دهخدا