علی بن یقظان. طبیب و شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبته است ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال 544 هجری قمری بمصر و از آنجا به یمن رفت سپس به عراق رفت. او راست قصیده ای در مدح جمال الدین ابی جعفر محمد بن علی بن ابی منصور اصفهانی بموصل با این مطلع: اء اخواننا ماحلت عن کرم العهد فیالیت شعری هل تغیّرتم بعدی. (تاریخ الحکماء قفطی صص 239- 240) یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی. طبیبی از اهل فأس. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 392 و رجوع به یوسف بن یحیی شود
علی بن یقظان. طبیب و شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبته است ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال 544 هجری قمری بمصر و از آنجا به یمن رفت سپس به عراق رفت. او راست قصیده ای در مدح جمال الدین ابی جعفر محمد بن علی بن ابی منصور اصفهانی بموصل با این مطلع: اء اِخواننا ماحلت عن کرم العهد فیالیت شعری هل تَغَیَّرْتُم ُ بعدی. (تاریخ الحکماء قفطی صص 239- 240) یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی. طبیبی از اهل فأس. رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 392 و رجوع به یوسف بن یحیی شود
نعال سبتیه، کفشهای از پوست گاو ساخته شده. (ناظم الاطباء). نعال از سبت ساخته. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به سبت شود: هو یحذی النعال السبیه، یعنی کفشهایی که مویهای پوست آن بد باغی تراشیده و در نتیجه نرم شده باشد. (اقرب الموارد). رجوع به سبته شود
نعال سبتیه، کفشهای از پوست گاو ساخته شده. (ناظم الاطباء). نعال از سبت ساخته. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به سِبت شود: هو یحذی النعال السبیه، یعنی کفشهایی که مویهای پوست آن بد باغی تراشیده و در نتیجه نرم شده باشد. (اقرب الموارد). رجوع به سبته شود
شاه محمدصالح تهانیسری، متخلص به نسبتی. از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف تذکرۀ نتایج الافکار در قصبۀ تهانیسر از ولایت پنجاب اقامت و تکیه ای داشته و دعوت شاهزاده داراشکوه را به ترک عزلت وقبول ملازمت نپذیرفته، دیوانی قریب پانزده هزار بیت داشته و به سال 1100 هجری قمری درگذشته است. او راست: هم ز دل دزدیده صبر و هم دل دیوانه را دزد ما با خانه می دزدد متاع خانه را. ما را چو خس و خار معین وطنی نیست بر هر سر خاکی که فتادیم وطن شد. نسبتی دل به درد معتبر است لاله با داغ آبرو دارد. رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 448، تذکرۀ حسینی ص 351، کلمات الشعراء سرخوش ص 118، سفینۀ خوشگو ذیل حرف ’ن’، تذکرۀ نتایج الافکار ص 720 و روز روشن ص 692 شود
شاه محمدصالح تهانیسری، متخلص به نسبتی. از پارسی گویان هند است و به روایت مؤلف تذکرۀ نتایج الافکار در قصبۀ تهانیسر از ولایت پنجاب اقامت و تکیه ای داشته و دعوت شاهزاده داراشکوه را به ترک عزلت وقبول ملازمت نپذیرفته، دیوانی قریب پانزده هزار بیت داشته و به سال 1100 هجری قمری درگذشته است. او راست: هم ز دل دزدیده صبر و هم دل دیوانه را دزد ما با خانه می دزدد متاع خانه را. ما را چو خس و خار معین وطنی نیست بر هر سر خاکی که فتادیم وطن شد. نسبتی دل به درد معتبر است لاله با داغ آبرو دارد. رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 448، تذکرۀ حسینی ص 351، کلمات الشعراء سرخوش ص 118، سفینۀ خوشگو ذیل حرف ’ن’، تذکرۀ نتایج الافکار ص 720 و روز روشن ص 692 شود