- ساکوت
- بسیار خاموش مرد
معنی ساکوت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بسیار خاموش زن، مرگ ناگهانی
صدائی باشد که کبوتربازان کنند
صمغ درخت افربیون که آنرا لبانه مغربیه نیز گویند. توضیح در بعضی کتب تاکوت را بصورت تیکوت هم ذکر کرده اند و در برهان بصورت تاکوب آمده است
سوت، صدایی که با گذاشتن دو سرانگشت میان لب ها از دهان برمی آورند، صفیر، شپل، شپیل، شپلت، سپیل
خاموش
خاموشی
خاموش، بی صدا، آرام کردن، خاموش شدن
خاموش شدن، خاموشی
خاموش، بی صدا، آرام، کسی که حرف نزند، زمانی به کار می رود که بخواهند به کسی امر به حرف نزدن یا دست کشیدن از کاری پرسر و صدا کنند
ساکت شدن، خاموش شدن، آرام شدن، خاموشی، در موسیقی بخشی از یک میزان که ساز نواخته نمی شود یا خواننده نمی خواند ولی زمان آن رعایت می شود
Quiet, Silent, Still
Silence, Quietness
тихий , молчаливый
тишина
ruhig, still
Ruhe, Stille
тихий , тихий
тишина , тиша
cichy
cisza
安静 , 沉默
tranquilo, silencioso
quietude, silêncio
tranquillità, silenzio
tranquillo, silenzioso
tranquilo, silencioso
quietud, silencio
tranquillité, silence
calme, silencieux
stilte