جدول جو
جدول جو

معنی سافوت

سافوت
سوت، صدایی که با گذاشتن دو سرانگشت میان لب ها از دهان برمی آورند، صفیر، شپل، شپیل، شپلت، سپیل
تصویری از سافوت
تصویر سافوت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سافوت

سافوت

سافوت
صدائی باشد که کبوتربازان کنند و آن چنان است که سر دو انگشت را بر زبان نهند وبتندی هر چه تمامتر پف کنند تا صدای بلندی از آن پدید آید، (برهان) (آنندراج) (استینگاس)، سوت، صفیر
لغت نامه دهخدا

ساکوت

ساکوت
همیشه خاموش، (مهذب الاسماء)، مرد بسیار خاموش، نظیر ساکوته، (منتهی الارب) (آنندراج)، کثیرالسکوت،
اسم للسکوت، (اقرب الموارد)، اسم است بمعنی خاموشی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سالوت

سالوت
مجمع الجزایر کوچک گینه فرانسه در شمال کاین دارای قدیمترین مؤسسات توبه کاران است
لغت نامه دهخدا

شافوت

شافوت
سوت زدن با لب، (فرهنگ نظام)، اما این لغت در جای دیگر دیده نشد
لغت نامه دهخدا

سافو

سافو
شاعرۀ نامداری از یونان باستان که در اوائل قرن ششم پیش از میلاد مسیح در قصبۀ ارسوس در جزیره لسبوس بدنیا آمد. وی از یک خاندان اشرافی بود و ابتدای زندگانی را در میتیلن گذرانید. ولی بعلت حوادث سیاسی مدتی از طرف پیتاکوس به سیسیل (صقلیه) تبعید شد. بموجب روایات افسانه ای وی دل به فانون باخت و بعلت بی مهری معشوق خود را از فراز صخرۀ لوکاد (لوقاده) بزیر انداخت و جان سپرد او ستایشگر مهر و زیبائی و شادی و اندوه و هوس بود و آثار وی در نُه کتاب گرد آمده بود و اینک از آنجمله دو منظومۀ کامل و ابیات پراکنده ای بدست است. زندگانی شاعرانۀ سافو موضوع آثار هنری متعدد در هنر و ادب اروپا قرار گرفته و داستانها و نمایشنامه ها و نغمه ها و اشعار و مجسمه ها و تصاویر فراوانی از وی پرداخته اند که از آن میان داستان معروفی از آلفونس دوده را باید نام برد
لغت نامه دهخدا