معنی ساچق - جستجوی لغت در جدول جو

ساچق

لغت نامه دهخدا

ساچق

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابق — تصویر سابق

(پسرانه)

مربوط به گذشته، پیشین، مقدم، پیشی گیرنده، سبقت گیرنده، نام چندتن از شخصیتهای تاریخی از جمله نام یکی از اصحاب پیامبر (ص)

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از سابق — تصویر سابق

زمان گذشته، پیشین، پیشینه، سبقت گیرنده، پیشی گیرنده، پیش افتاده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ساچی — تصویر ساچی

سفید، سپید

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سارق — تصویر سارق

دزد، کسی که مال دیگران را بی خبر و پنهانی ببرد، آنکه چیزی از دیگران بدزدد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سایق — تصویر سایق

سوق دهنده، جلو برنده، چاروا، رانندۀ اتومبیل

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از سایق — تصویر سایق

سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سائق — تصویر سائق

راننده پس زننده سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ساحق — تصویر ساحق

دور، کوبنده

فرهنگ لغت هوشیار

ترکی سور باژ باژی ویژه پذیرایی در زمان آق قویونلو حقوق و عوارض مخصوص پذیرایی (آق قویونلو)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ساچی — تصویر ساچی

سفید سپید بیاض

فرهنگ لغت هوشیار

نوعی سقز که از شکاف درخت سرو به دست آید و چون آنرا مشتمل کنند مانند مشعل میسوزد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سابق — تصویر سابق

پیشین، پیشی گیرنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سارق — تصویر سارق

دزد، برگیرنده چیزی به نهادن و به حیله

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سایق — تصویر سایق

((یِ))

محرک، سوق دهنده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از سابق — تصویر سابق

((بِ))

پیشی گیرنده، قبلی، گذشته

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ساچی — تصویر ساچی

سفید

فرهنگ فارسی معین

تصویری از ساچوق — تصویر ساچوق

حقوق و عوارض مخصوص پذیرایی

فرهنگ فارسی معین

((زِ))

نوعی سقز که از شکاف درخت سرو به دست آید و چون آن را مشتعل کنند مانند مشعل می سوزد

فرهنگ فارسی معین

تصویری از سارق — تصویر سارق

((رِ))

دزد، جمع سارقین

فرهنگ فارسی معین

تصویری از سابق — تصویر سابق

پیشین

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از سارق — تصویر سارق

دزد، راهزن

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از سابق — تصویر سابق

Former

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از سابق — تصویر سابق

ancien

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از سابق — تصویر سابق

precedente

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از سابق — تصویر سابق

voormalig

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از سابق — تصویر سابق

anterior

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از سابق — تصویر سابق

колишній

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از سابق — تصویر سابق

anterior

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از سابق — تصویر سابق

前任的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از سابق — تصویر سابق

były

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از سابق — تصویر سابق

ehemalig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از سابق — تصویر سابق

бывший

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از سابق — تصویر سابق

पूर्व

دیکشنری فارسی به هندی