- سالیخ
- نوعی سلاح و آن چوبی باشد که بر سر هر زنجیر کوتاه تعبیه کنند و یک سر آن چند زنجیر کوتاه گویی از فولاد نصب کنند
معنی سالیخ - جستجوی لغت در جدول جو
- سالیخ
- نوعی سلاح با دستۀ چوبی که بر سر آن چند زنجیر و بر سر هر زنجیز چند گوی فولادی نصب شده است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوعی سلاح و آن چوبی باشد که بر سر هر زنجیر کوتاه تعبیه کنند و یک سر آن چند زنجیر کوتاه گویی از فولاد نصب کنند
بمعنی مالیخولیاست که کوفت و خلل دماغی و سودا و خیال خام باشد
مار سیاه، گری شتر
پوست کنده، بی مزه