- ساقین
- جمع ساق، از پارسی دو ساگ دو زنگ تثنیه ساق دو ساق (پا)، ساق بند، هر یک از دو خطی که احاطه بر زاویه ای دارند ساق و مجموع دو خط را ساقین گویند
معنی ساقین - جستجوی لغت در جدول جو
- ساقین
- تثنیۀ ساق، دو ساق، در ریاضیات دو خط که از دو سمت بر زاویه ای احاطه دارد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سقایت ساقیگی شرابداری
مونث ساقی چمانی، رودک، دولاب چرخ چاه مونث ساقی
جمع سارق در حالت نصبی و جری دزدان
جمع سابق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، پیشینیان گذشتگان، در گذشتگان مردگان، (رجال) کسانی که با امیرالمومنین ع رجوع کردند و ایشان ابوالهیئم ابن تیهان جابربن عبدالله و جمعی دیگر بودند
پارسی تازی گشته سرگین
ساقی، نهر کوچک، جوی خرد، آبراهه
سابق ها، گذشتگان، جمع واژۀ سابق، کسانی که در بدو بعثت پیغمبر اسلام و پیش از آغاز غزوات، اسلام آورده اند، که از زنان، خدیجه و از مردان، علی بن ابی طالب، زیدبن حارثه، ابوبکربن ابی قحافه، عثمان بن عفّان، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف و سعدبن ابی وقاص بوده اند، کسانی از صحابه که به علی بن ابی طالب رجوع کردند مانند مقداد، سلمان، ابوذر، عمار یاسر و ابوالهیثم انصاری
پارسی است تاکی گونه ای کلاه، جامه دو تکه نوعی کلاه طاقی، قبای دوتایی
سبدی که پنبه های زده شده را که برای ریسیدن آماده می کنند در آن بگذارند
آب دهنده، آنکه سیراب کند
کسی که آب یا شراب به دیگری می دهد، آب دهنده، آنکه در مجلس باده گساری باده در ساغر بریزد و به دست باده نوشان بدهد، در تصوف مرشد و پیر کامل که به مریدان فیض برساند
ساقی کوثر: از القاب علی ابن ابی طالب،برای مثال گر تشنۀ فیض حق به صدقی حافظ / سرچشمۀ آن ز ساقی کوثر پرس (حافظ - ۱۱۰۲)
ساقی کوثر: از القاب علی ابن ابی طالب،
کسی که آب یا شراب به دیگران دهد
زنخدار جور
مثلثی که دو ضلعش با هم برابر باشد
ویژگی شکلی که دو ضلع آن با هم مساوی باشد، راست پای
راست پای همکساگان (ساق ساقه تازی گشته ساگ است) مثلث متساوی الساقین. مثلثی که دوضلع آن با هم مساوی باشد راست پای