سابق ها، گذشتگان، جمع واژۀ سابق، کسانی که در بدو بعثت پیغمبر اسلام و پیش از آغاز غزوات، اسلام آورده اند، که از زنان، خدیجه و از مردان، علی بن ابی طالب، زیدبن حارثه، ابوبکربن ابی قحافه، عثمان بن عفّان، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف و سعدبن ابی وقاص بوده اند، کسانی از صحابه که به علی بن ابی طالب رجوع کردند مانند مقداد، سلمان، ابوذر، عمار یاسر و ابوالهیثم انصاری
سابق ها، گذشتگان، جمعِ واژۀ سابق، کسانی که در بدو بعثت پیغمبر اسلام و پیش از آغاز غزوات، اسلام آورده اند، که از زنان، خدیجه و از مردان، علی بن ابی طالب، زیدبن حارثه، ابوبکربن ابی قحافه، عثمان بن عفّان، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف و سعدبن ابی وقاص بوده اند، کسانی از صحابه که به علی بن ابی طالب رجوع کردند مانند مقداد، سلمان، ابوذر، عمار یاسر و ابوالهیثم انصاری
دهی از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 965 تن سکنه است. دارای چشمه های آب گرم معدنی طبی است که از شهرستان های اطراف اهالی برای استحمام بدانجا می آیند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 965 تن سکنه است. دارای چشمه های آب گرم معدنی طبی است که از شهرستان های اطراف اهالی برای استحمام بدانجا می آیند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
سرگین. (غیاث) (منتهی الارب) (آنندراج) : گفت بعره یعنی سرقین دلیل است بر وجود شتر پوینده و اثر قدمها دلیل است بر رفتن رونده. (جوامع الحکایات چ معین ص 57)
سرگین. (غیاث) (منتهی الارب) (آنندراج) : گفت بعره یعنی سرقین دلیل است بر وجود شتر پوینده و اثر قدمها دلیل است بر رفتن رونده. (جوامع الحکایات چ معین ص 57)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش غربی شهرستان رفسنجان، واقع در 41 هزارگزی جنوب رفسنجان، و35 هزارگزی جنوب راه شوسۀ رفسنجان به یزد، این ده 27 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش غربی شهرستان رفسنجان، واقع در 41 هزارگزی جنوب رفسنجان، و35 هزارگزی جنوب راه شوسۀ رفسنجان به یزد، این ده 27 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
تثنیۀ ساق. رجوع به ساق شود، ساق بند: ساعین و ساقین برافکنده. (سمک عیار). ساقین و ساعدین زر اندود بسته. (داراب نامه ص 623) ، هر یک از دو خطی را که احاطه بر زاویه ای دارند ساق نامند و مجموع دو خط را ساقین خوانند
تثنیۀ ساق. رجوع به ساق شود، ساق بند: ساعین و ساقین برافکنده. (سمک عیار). ساقین و ساعدین زر اندود بسته. (داراب نامه ص 623) ، هر یک از دو خطی را که احاطه بر زاویه ای دارند ساق نامند و مجموع دو خط را ساقین خوانند
ظاهراً معرب پارگین. (یادداشت بخط مؤلف). جایی است که گندآب حمام ها و آشپزخانه ها از آن گذرد و به خارج شهر رود:... و فارقین که گردبرگرد آن (شهر قم) بوده آل سعد آن را بینباشتند. (ترجمه تاریخ قم ص 32). رجوع به پارگین شود
ظاهراً معرب پارگین. (یادداشت بخط مؤلف). جایی است که گندآب حمام ها و آشپزخانه ها از آن گذرد و به خارج شهر رود:... و فارقین که گردبرگرد آن (شهر قم) بوده آل سعد آن را بینباشتند. (ترجمه تاریخ قم ص 32). رجوع به پارگین شود
فرقۀ سارقیه، از فرقه های مسلمان اند و گویند اگر کسی ده درم بدزدد، یا بطریق ظلم و تعدی بستاند چون که یک درم از آن صدقه کند کفارت همه شود. من جاء بالحسنه فله عشر امثالها. (رسالۀ هفتاد و سه ملت چ محمد جواد مشکور ص 18)
فرقۀ سارقیه، از فرقه های مسلمان اند و گویند اگر کسی ده درم بدزدد، یا بطریق ظلم و تعدی بستاند چون که یک درم از آن صدقه کند کفارت همه شود. من جاء بالحسنه فله عشر امثالها. (رسالۀ هفتاد و سه ملت چ محمد جواد مشکور ص 18)
نام موضعی است به راه کعبهاﷲ. (شرفنامۀ منیری) : ز آب و خاک سارقیه تا صفینه پیش چشم بس دواءالمسک و تریاقی که اخوان دیده اند. خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 98)
نام موضعی است به راه کعبهاﷲ. (شرفنامۀ منیری) : ز آب و خاک سارقیه تا صفینه پیش چشم بس دواءالمسک و تریاقی که اخوان دیده اند. خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 98)
نوعی ماهی دریائی است از نوع ’آلوز’ شبیه به شاه ماهی ولی کوچک تر از آن بطول نزدیک به 25 صدم گز، موسم صید آن از خرداد تا آبان است، ساردین گذشته از آنکه بصورت تازه مصرف میشود کنسرو آن آغشته به روغن در قوطیهای سربستۀ آهن سفید نگهداری میشود، کنسرو ساردین از اقلام مهم تجارتی است، در برهان قاطع بصورت سردین آمده است، رجوع به سردین شود
نوعی ماهی دریائی است از نوع ’آلوز’ شبیه به شاه ماهی ولی کوچک تر از آن بطول نزدیک به 25 صدم گز، موسم صید آن از خرداد تا آبان است، ساردین گذشته از آنکه بصورت تازه مصرف میشود کنسرو آن آغشته به روغن در قوطیهای سربستۀ آهن سفید نگهداری میشود، کنسرو ساردین از اقلام مهم تجارتی است، در برهان قاطع بصورت سردین آمده است، رجوع به سردین شود
یا ساتقن، سرآمد بهادران اوزبک و از سرکردگان سپاه توقتمش خان در طغیان بر امیرتیمور گورگان بود، ظاهراً دو برادر این نام را داشتند که یکی به ساتقین بزرگ و یکی به ساتقین کوچک معروف بودند، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 441 و منتخب التواریخ معین الدین نطنزی ص 424 شود
یا ساتقن، سرآمد بهادران اوزبک و از سرکردگان سپاه توقتمش خان در طغیان بر امیرتیمور گورگان بود، ظاهراً دو برادر این نام را داشتند که یکی به ساتقین بزرگ و یکی به ساتقین کوچک معروف بودند، رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 441 و منتخب التواریخ معین الدین نطنزی ص 424 شود
جمع سابق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، پیشینیان گذشتگان، در گذشتگان مردگان، (رجال) کسانی که با امیرالمومنین ع رجوع کردند و ایشان ابوالهیئم ابن تیهان جابربن عبدالله و جمعی دیگر بودند
جمع سابق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)، پیشینیان گذشتگان، در گذشتگان مردگان، (رجال) کسانی که با امیرالمومنین ع رجوع کردند و ایشان ابوالهیئم ابن تیهان جابربن عبدالله و جمعی دیگر بودند