معنی سارتشی - جستجوی لغت در جدول جو
سارتشی
گورکن
ادامه...
گورکن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر بارکشی
بارکشی
عمل بار کشیدن، بار بردن
ادامه...
عمل بار کشیدن، بار بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ساختگی
ساختگی
چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
ادامه...
چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
فرهنگ فارسی عمید
سارنگی
پرنده ایست سیاه رنگ ساری سار، یکی از فروع دستگاه شور، سازیست چون کمانچه که با کمان نوازند
ادامه...
پرنده ایست سیاه رنگ ساری سار، یکی از فروع دستگاه شور، سازیست چون کمانچه که با کمان نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ساعتچی
ساعتچی
آنکه ساعت فروشد ساعت فروش ساعت ساز
ادامه...
آنکه ساعت فروشد ساعت فروش ساعت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
ساختنی
در خور ساختن لایق ساختن، آنچه که بتوان آنرا ساخت، آنچه که ساختن وی ضروری است
ادامه...
در خور ساختن لایق ساختن، آنچه که بتوان آنرا ساخت، آنچه که ساختن وی ضروری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ساختگی
ساختگی
چگونگی و کیفیت ساخته، ساخته بودن
ادامه...
چگونگی و کیفیت ساخته، ساخته بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ساغرکشی
ساغرکشی
((~. کِ))
میخوارگی
ادامه...
میخوارگی
فرهنگ فارسی معین
تصویر ساختگی
ساختگی
((تَ یا تِ))
مجهز بودن، آمادگی، مصنوعی، تقلبی
ادامه...
مجهز بودن، آمادگی، مصنوعی، تقلبی
فرهنگ فارسی معین
تصویر ارتشی
ارتشی
((اَ تِ))
منسوب و مربوط به ارتش، آن که در ارتش کار می کند، به رنگ لباس های نظامی، خاکی
ادامه...
منسوب و مربوط به ارتش، آن که در ارتش کار می کند، به رنگ لباس های نظامی، خاکی
فرهنگ فارسی معین
تصویر سارایی
سارایی
خالصی
ادامه...
خالصی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر ساختگی
ساختگی
مصنوعی، تقلبی، کذایی، جعلی
ادامه...
مصنوعی، تقلبی، کذایی، جعلی
فرهنگ واژه فارسی سره
ارتشی
سپاهی، سرباز، لشکری، نظامی
ادامه...
سپاهی، سرباز، لشکری، نظامی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
Affected, Factitious, Feigned, Fictitious
ادامه...
Affected, Factitious, Feigned, Fictitious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
affecté, factice, feint, fictif
ادامه...
affecté, factice, feint, fictif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ساتشی
گورکن، رودک
ادامه...
گورکن، رودک
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
terpengaruh, buatan, pura-pura, palsu
ادامه...
terpengaruh, buatan, pura-pura, palsu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
প্রভাবিত , কৃত্রিম , ভান করা , কাল্পনিক
ادامه...
প্রভাবিত , কৃত্রিম , ভান করা , কাল্পনিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
ได้รับผลกระทบ , เทียม , ปลอม , สมมติ
ادامه...
ได้รับผลกระทบ , เทียม , ปลอม , สมมติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
aliyeathirika, bandia, ya kubuni
ادامه...
aliyeathirika, bandia, ya kubuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
etkilenmiş, yapay, sahte, uydurma
ادامه...
etkilenmiş, yapay, sahte, uydurma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
影響された , 人工の , 偽りの , 架空の
ادامه...
影響された , 人工の , 偽りの , 架空の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
מושפע , מלאכותי , מזויף , בדיוני
ادامه...
מושפע , מלאכותי , מזויף , בדיוני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
영향을 받은 , 인공의 , 가짜의 , 가공의
ادامه...
영향을 받은 , 인공의 , 가짜의 , 가공의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
уражений , штучний , удаваний , вигаданий
ادامه...
уражений , штучний , удаваний , вигаданий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
प्रभावित , कृत्रिम , दिखावा , काल्पनिक
ادامه...
प्रभावित , कृत्रिम , दिखावा , काल्पनिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
getroffen, kunstmatig, gefingeerd, fictief
ادامه...
getroffen, kunstmatig, gefingeerd, fictief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
afectado, ficticio, fingido
ادامه...
afectado, ficticio, fingido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
colpito, fittizio, finto
ادامه...
colpito, fittizio, finto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
afetado, fictício, fingido
ادامه...
afetado, fictício, fingido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
受影响的 , 人工的 , 假装的 , 虚假的
ادامه...
受影响的 , 人工的 , 假装的 , 虚假的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
dotknięty, sztuczny, udawany, fikcyjny
ادامه...
dotknięty, sztuczny, udawany, fikcyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
betroffen, künstlich, vorgetäuscht, fiktiv
ادامه...
betroffen, künstlich, vorgetäuscht, fiktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
затронутый , искусственный , притворный , вымышленный
ادامه...
затронутый , искусственный , притворный , вымышленный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر ساختگی
ساختگی
ساختِگی
متاثرہ , ساختی , جھوٹا , مصنوعی
ادامه...
متاثرہ , ساختی , جھوٹا , مصنوعی
دیکشنری فارسی به اردو