- ساختاری
الهيكليّة
معنی ساختاری - جستجوی لغت در جدول جو
- ساختاری
Structural
- ساختاری
structurel
- ساختاری
গঠনমূলক
- ساختاری
بافت شده، ساختاری
- ساختاری
ساختی
- ساختاری
wa kimuundo
- ساختاری
เชิงโครงสร้าง
- ساختاری
estructural
- ساختاری
strukturell
- ساختاری
структурний
- ساختاری
strukturalny
- ساختاری
结构的
- ساختاری
estrutural
- ساختاری
strutturale
- ساختاری
structureel
- ساختاری
структурный
- ساختاری
संरचनात्मक
- ساختاری
struktural
- ساختاری
구조적인
- ساختاری
מבני
- ساختاری
構造的な
- ساختاری
yapısal
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آماده کردن، بسغدن، بسیجیدن، آراستن، تجهیز سپاه بقعاء ذی القصه، موضعی است که ابوبکر برای ساختکاری لشکر اسلام در آنجا رفت، (منتهی الارب)، ساخته کاری
