جدول جو
جدول جو

معنی ساحرانه - جستجوی لغت در جدول جو

ساحرانه
مانند ساحران
تصویری از ساحرانه
تصویر ساحرانه
فرهنگ لغت هوشیار
ساحرانه
به روش ساحران، ساحروار مانند ساحران
تصویری از ساحرانه
تصویر ساحرانه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که نام او را در سیاهه سربازان بنیچه دهات مینوشتند در صورتیکه بجای خود کس دیگری را بخدمت سربازی اعزام میکرد ماهانه ای باو می پرداخت (قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاعرانه
تصویر شاعرانه
سروادیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالیانه
تصویر سالیانه
آنیته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساقیانه
تصویر ساقیانه
چمانیگون سردهانه بروش ساقیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالیانه
تصویر سالیانه
سالی یکبار، سالانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جابرانه
تصویر جابرانه
ستمگرانه ستمگرانه ستمکارانه ظالمانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاجرانه
تصویر تاجرانه
مانند بازرگانان و تاجران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاعرانه
تصویر شاعرانه
لطیف و احساسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاجرانه
تصویر تاجرانه
مانند تاجران، به روش بازرگانان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهرانه
تصویر ماهرانه
با مهارت، از روی مهارت و استادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساقیانه
تصویر ساقیانه
به شیوه و روش ساقیان مانند ساقیان، ساقی وار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کافرانه
تصویر کافرانه
از روی کفر و بی دینی مانند کافران مثلاً چهرۀ کافرانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاعرانه
تصویر شاعرانه
مربوط به شاعران، به سبک شاعران، به روش شاعران، همچون شاعران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاخرانه
تصویر فاخرانه
با شکوه شکوهمندانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کافرانه
تصویر کافرانه
مانند کافران ملحدانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهرانه
تصویر ماهرانه
با زبردستی و مهارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادرانه
تصویر مادرانه
آمیخته با مهر محبت، منسوب به مادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسافرانه
تصویر مسافرانه
وشتارانه راهیانه مانندمسافر و رهرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جابرانه
تصویر جابرانه
((بِ نِ))
ظالمانه، ستمکارانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شاعرانه
تصویر شاعرانه
((عِ نِ))
همانند شاعر، مربوط به شاعران، عاشق، رمانتیک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مادرانه
تصویر مادرانه
((~. ن))
مانند مادر، از روی مهر و سنجیدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جابرانه
تصویر جابرانه
ستمکارانه، ستمگرانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالیانه
تصویر سالیانه
سالانه، کنایه از جیره یا مزد یا درآمدی که در هر سال به کسی برسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاعرانه
تصویر شاعرانه
Lyrical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ماهرانه
تصویر ماهرانه
Adeptly, Adroitly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
habilidosamente, habilmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی