جدول جو
جدول جو

معنی سابعاً - جستجوی لغت در جدول جو

سابعاً
(نَ فَ شِ کَ تَ)
هفتم. هفتمین. بار هفتم
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابحات
تصویر سابحات
سابح، کشتی ها، ستارگان
فرهنگ فارسی عمید
(نِ شَ تُ کَ دَ)
هفت یک هفت یک
لغت نامه دهخدا
(نَ گَ شُ دَ)
در حقیقت. بحقیقت. حقیقهً. درواقع. فی الواقع. براستی. رجوع به واقع شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ زَ دَ)
چهارتایی. انجمن های چهارتایی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
گول. احمق: یا ابن قابعاء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ شُ دَ)
ششم. ششمین. بار ششم
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ غَ شُ دَ)
باسلامت. در حال سلامت. بی گزند. رجوع به سالم شود
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ شِ / شُ مُ دَ)
خلاف آنفاً. سابق بر این
لغت نامه دهخدا
(بُ)
مأخوذ از فرانسه، ضایع کردن افزار و مصالح کار و غیره بعمد و خرابکاری کارگران و ضایع کردن موادی که به آنها سپرده شده یا مصنوعاتی که میسازند
لغت نامه دهخدا
(بِ)
جمع واژۀ سابحه. رجوع به سابحه شود، کشتیها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، ارواح مؤمنان. (اقرب الموارد). ارواح مؤمنان که به آسانی بیرون کرده شوند. (منتهی الارب) (آنندراج). ارواح المؤمنین تخرج بسهولت. (تاج العروس) ، ستارگان. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، فرشتگان که میان زمین و آسمان تسبیح کنند. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
جمع واژۀ سابغه. رجوع به سابغه شود
لغت نامه دهخدا
(بِ)
جمع واژۀ سابقه. رجوع به سابقه شود، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان در سماعت وحی. (منتهی الارب) (آنندراج). قوله تعالی: و السابقات سبقاً (قرآن 4/79). یعنی فرشتگانند که پیشی میگیرند پریان را بگوش داشتن به وحی. (شرح قاموس) (ترجمه قاموس). فرشتگان که پیشی گرفتند بر شیاطین در وحی به پیغمبران. (تاج العروس). فرشتگان که پیشی گرفتند بر پریان در استماع وحی. (تهذیب از تاج العروس). مقاتل گفت فرشتگانند که جانهای مؤمنان ببهشت می برند. عطا گفت اهل آسمانند که مسابقت میکنند. بر یکدیگر سبق میبرند. (تفسیر ابوالفتوح چ 3 ج 10 ص 217) ، و گفته اند ارواح مؤمنین که بسهولت از بدن خارج میشوند. (تاج العروس). عبداﷲ مسعود گفت جانهای مؤمنان است که سابق میشوند ببهشت. (ابوالفتوح) ، و گفته اند سابقات ستارگان است. (تاج العروس). قتاده گفت ستارگانند که بهری از بهری سبق میبرند در رفتن. (تفسیر ابوالفتوح ج 10 ص 217) ، فالسابقات سبقاً، و هی العقول. (رساله فی اعتقاد الحکماء شهاب الدین سهروردی)
لغت نامه دهخدا
(ضِ عَنْ)
در حال خضوع. در حال خشوع. در حال فروتنی. خاضعانه
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ تَ)
در مرحلۀ نهم. نهمین
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ کَ دَ)
کاری که در مرتبۀ چهارم باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
جمع واژۀ سابعه. رجوع به سابعه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ شِ کَ تَ)
از پیش. از این پیش. پیش از این. در ایام پیش. در زمان پیش. پیش از آن. پیش از وقت. در پیش. پیشتر. در سابق. در زمان سابق. سابق بر این. سابق بر آن. قبلاً. قبل از این. قبل از آن. قدیماً. در قدیم. فی ماتقدم. در گذشته. در زمان گذشته. سالفاً فی مامضی. فی ماسبق. رجوع به سابق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابعاط
تصویر ابعاط
گریختن، از اندازه گذشتن، نابه جاگویی
فرهنگ لغت هوشیار
مونث سابع جمع سابعات، شش یک عشر سادسه 60، 1 سادسه و هر سابعه به 60 ثامنه تقسیم میشود جمع سوابع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعاد
تصویر ابعاد
جمع بعد بمعنای دوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامعان
تصویر سامعان
دو گوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابیاء
تصویر سابیاء
زهپوشه (مشیمه)، کره شتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
جمع سابح، جمع سابحه، کشتی ها ستارگان فرشتگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سابقه، فرشتگان، جان های پاک، خردها (در فرزان) جمع سابقه، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان و شیاطین در ساعت وحی، ارواح مومنان که به سهولت از بدن خارج میشوند، عقول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعار
تصویر ابعار
جمع بعر، پشکل ها
فرهنگ لغت هوشیار
هفتمین هفتمین بار (واژه های فارسی) هفتم هفتمین بار ماده (موضوع) هفتم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابعاض
تصویر ابعاض
جمع بعض، برخ ها پاره ها، جمع بعض پاره ها طایفه ها جز ها افراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واقعاً
تصویر واقعاً
((قِ عن))
در واقع، در حقیقت، حقیقتاً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رابعاً
تصویر رابعاً
((بِ عَ نْ))
چهارمین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سابقاً
تصویر سابقاً
((بِ قَ نْ))
قبلاً، پیش از این
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سابحات
تصویر سابحات
((بِ))
فرشتگانی که میان زمین و آسمان تسبیح کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واقعاً
تصویر واقعاً
به راستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابداً
تصویر ابداً
هرگز، همیشه، هیچگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
واقعاً، در واقع
دیکشنری اردو به فارسی