جدول جو
جدول جو

معنی سائقه - جستجوی لغت در جدول جو

سائقه
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
تصویری از سائقه
تصویر سائقه
فرهنگ لغت هوشیار
سائقه
سایق، سوق دهنده، جلو برنده، چاروا، رانندۀ اتومبیل
تصویری از سائقه
تصویر سائقه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بائقه
تصویر بائقه
مونث بائق: و سختی بدی
فرهنگ لغت هوشیار
چشائی، یکی از حواس پنجگانه که با آن مزه چیزها دریافته میشود و آلت آن زبان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فائقه
تصویر فائقه
(دخترانه)
فایقه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سابقه
تصویر سابقه
پیشینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سارقه
تصویر سارقه
مونث سارق دزد زن، زنجیر بند مونث سارق زن دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابقه
تصویر سابقه
تقدم، حق پیشین، پیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالقه
تصویر سالقه
شیون کننده زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایقه
تصویر سایقه
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سانقه
تصویر سانقه
پرسیاوشان از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
مونث سائم خود چر، رمه رمه گوسفند مونث سایم، چارپایانی که در گیاه زاری که همه مسلمانان در آن شریک باشند چریده باشند، رمه گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
مونث سائل سپید پیشانی، سپید بینی مونث سایل، سپیدی پیشانی و قصبه بینی که باعتدال باشد، یا نفس سایله. خون جهنده. یا صاحب نفس سایله. جانداری که چون سر او را ببرند خون از رگهای وی بجهد حشرات ماهیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائفه
تصویر سائفه
مونث سائف ریگ تنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائسه
تصویر سائسه
مونث سایس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائره
تصویر سائره
مونث سائر ستاره گردنده مونث سایر. یا هفت سایره. هفت سیاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائحه
تصویر سائحه
مونث سایح زنی که جهانگردی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائبه
تصویر سائبه
بنده یا مال آزاد شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فائقه
تصویر فائقه
مؤنث واژۀ فایق، برگزیده، برتر، چیره، مسلط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سابقه
تصویر سابقه
سابق، زمان گذشته، پیشین، پیشینه، سبقت گیرنده، پیشی گیرنده، پیش افتاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عائقه
تصویر عائقه
مونث عائق باز دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
فایقه در فارسی مونث فائق و زیباترین: زن مونث فایق زنی که از حیث جمال بر همگان رجحان داشته باشد، یا احترامات فایقه. احترامات عالیه (در ذیل نامه ها پیش از امضا نویسند: با تقدیم احترامات فایقه)، یا ریاست فایقه. ریاست عالیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابقه
تصویر سابقه
((بِ قَ یا قِ))
سبقت گیرنده، پیشینه، اعمالی که در گذشته انجام شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذائقه
تصویر ذائقه
چشایی، از حواس پنجگانه که با آن مزۀ چیزها دریافته می شود و آلت آن زبان است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سائمه
تصویر سائمه
گاو، گوسفند، اسب و شتر که خود در بیابان بچرند و علف بخورند و اگر بیشتر سال را سائمه باشند با شرایط نصاب باید زکات آن ها داده شود
فرهنگ فارسی عمید
عضو استوانه شکل گیاه و درخت که بخلاف ریشه در هوا بسمت بالا نمو میکند و حامل شاخه ها و برگها و گلها میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سائق
تصویر سائق
راننده پس زننده سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق
فرهنگ لغت هوشیار
((قِ))
اندامی از گیاه که برگ ها و جوانه ها و میوه ها روی آن قرار می گیرند، پایه، اساس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساقه
تصویر ساقه
((قَ))
دنباله سپاه
فرهنگ فارسی معین
عضو استوانه شکل گیاه و درخت که به خلاف ریشه در هوا به سمت بالا نمو می کند و حامل شاخه ها و برگ ها و گل ها است، مقابل مقدمه و جلودار، موکب، دنبالۀ لشکر
فرهنگ فارسی عمید