بیمارداری. پرستاری بیمار. شغل زوار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خدمت. (از فهرست ولف) : یکی دختری از نژاد کیان زبهر زواریش بسته میان. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 4 ص 1100). بدو گفت اینک ترا خان و مان زواری بر این بسته تا جاودان. فردوسی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زوار شود
بیمارداری. پرستاری بیمار. شغل زَوار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خدمت. (از فهرست ولف) : یکی دختری از نژاد کیان زبهر زواریش بسته میان. فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 4 ص 1100). بدو گفت اینک ترا خان و مان زواری بر این بسته تا جاودان. فردوسی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زَوار شود
سویت و مساوی بودن و برابری باشد. (برهان) (آنندراج). برابری و مساوات و یکسانی و سویت و عدالت. (ناظم الاطباء). سویت و برابری باشد. (جهانگیری) : بی شبهه ستوه از غم و اندوه من آیند گر خلق جهان جمله به زیوار پذیرند. سوزنی (از جهانگیری). ، مرحوم دهخدا این کلمه را در شاهد زیر با تردید و علامت سؤال ’سهم ؟ حصه ؟ بهر؟ قسم ؟’ معنی کرده اند: ضیعتی باشداصلش بیست و سه زیوار میان چهار شریک، یکی را سه زیوار باشد و یکی را پنج زیوار و یکی را هفت زیوار و یکی را هشت و آن را صد دینار خراج است. قسم هر یک از این ارباب چه باشد؟ جواب: عدد سهام هر یک از ایشان در صد باید زدن، آنگه آن را بر بیست و سه قسمت کردن، آنچه بیرون آید جواب بود... (یواقیت العلوم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) کوچه و برزن خواه در شهر باشد و یا در ده و روستا. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). - زیوارآرا، آنکه کوی و برزن راآرایش می کند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
سویت و مساوی بودن و برابری باشد. (برهان) (آنندراج). برابری و مساوات و یکسانی و سویت و عدالت. (ناظم الاطباء). سویت و برابری باشد. (جهانگیری) : بی شبهه ستوه از غم و اندوه من آیند گر خلق جهان جمله به زیوار پذیرند. سوزنی (از جهانگیری). ، مرحوم دهخدا این کلمه را در شاهد زیر با تردید و علامت سؤال ’سهم ؟ حصه ؟ بهر؟ قسم ؟’ معنی کرده اند: ضیعتی باشداصلش بیست و سه زیوار میان چهار شریک، یکی را سه زیوار باشد و یکی را پنج زیوار و یکی را هفت زیوار و یکی را هشت و آن را صد دینار خراج است. قسم هر یک از این ارباب چه باشد؟ جواب: عدد سهام هر یک از ایشان در صد باید زدن، آنگه آن را بر بیست و سه قسمت کردن، آنچه بیرون آید جواب بود... (یواقیت العلوم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) کوچه و برزن خواه در شهر باشد و یا در ده و روستا. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس). - زیوارآرا، آنکه کوی و برزن راآرایش می کند. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)