معنی دیواری - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دیواری
دیواری
- دیواری
- منسوب به دیوار ساعت دیواری ساعتی که بدیوار نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
دیواری
- دیواری
- منسوب به دیوار، آنچه در بدنۀ دیوار قرار دهند. و بدیوار کوبند یا بدیوار آویزند چون: ساعت دیواری، جار دیواری، نقشۀ دیواری، تقویم دیواری
لغت نامه دهخدا