جدول جو
جدول جو

معنی زینه - جستجوی لغت در جدول جو

زینه
درجه
تصویری از زینه
تصویر زینه
فرهنگ واژه فارسی سره
زینه
پله و پایه و پلکان و نردبان
تصویری از زینه
تصویر زینه
فرهنگ لغت هوشیار
زینه
((نِ))
پله، پلکان
تصویری از زینه
تصویر زینه
فرهنگ فارسی معین
زینه
پله، پلکان، درجه
تصویری از زینه
تصویر زینه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گزینه
تصویر گزینه
انتخاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
خرج
فرهنگ واژه فارسی سره
آلتی آهنین یا فولادین دارای بدنه های درشت و دسته ای چوبین که سنگ آسیارا از درون سو بوسیله آن تیز کنند تا دانه را بهتر خرد کند آسیا زنه سنگ سا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزینه
تصویر خزینه
انبار، آنجا که اشیا را نگهدارند، خزانه، گنج خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
هر یک از پاسخ های آزمون تستی، برگزیده، انتخاب شده، شخص برجسته و والا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خزینه
تصویر خزینه
حوض آب گرم بزرگی در حمام های قدیمی برای شستشو و غسل، خزانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
انتخاب شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
خرج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خزینه
تصویر خزینه
((خَ نِ))
مال اندوخته شده، گنجینه، خزانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
((گُ نِ))
مجموعه ای از نوشته های انتخاب شده، هر یک از پاسخ های یک آزمون، هر یک از دو یا چند شیئی، پیشنهاد یا راه حلی که بتوان انتخاب کرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
((هَ نِ))
خرج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
خرج، آنچه در ازای رسیدن به مطلوبی تحمل می شود یا از دست می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گزینه
تصویر گزینه
Option
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هزینه
تصویر هزینه
Costliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی