جدول جو
جدول جو

معنی زیمان - جستجوی لغت در جدول جو

زیمان
پیتر (1865- 1943 میلادی)، فیزیکدان هلندی استاد فیزیک در دانشگاه آمستردام و مدیر مؤسسۀ فیزیک آمستردام بود، وی اثر میدان مغناطیسی را بر طیف نوری که از این میدان بگذرد کشف کرد و بررسی شرایط مغناطیسی را در نواحی کلفدار خورشید میسر ساخت، او در سال 1902 موفق به دریافت جایزۀنوبل گردید، (از لاروس) (از دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرمان
تصویر زرمان
(دخترانه)
مانند زر، بسیار زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زیدان
تصویر زیدان
(پسرانه)
نام نویسنده ای عرب، او نخستین نویسنده عرب است که به سبک نویسندگان اروپایی مطالب علمی وتاریخی اسلامی را به صورت رمان منتشر کرد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زیبان
تصویر زیبان
(دخترانه)
زیبا، خوشایند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
(پسرانه)
یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری، اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
(پسرانه)
عهد، قول وقرار، عنوان اسامی مردان در فارسی دری، عهد، قرار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زیبان
تصویر زیبان
خوش نما، خوب رو، خوشگل، برای مثال آن نگار پری رخ زیبان / خوب گفتار و مهتر خوبان (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۳)
فرهنگ فارسی عمید
از مصالح مهم ساختمانی که از ترکیب ۴۰ درصد خاک رس و ۶۰ درصد سنگ آهک در کوره های مخصوص ساخته می شود و مخلوط آن با آب و ماسه پس از مدت کمی مانند سنگ سخت می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
گرویدن، عقیده داشتن، مقابل کفر، در فقه تصدیق و عمل به احکام دین یعنی اقرار به لسان و عمل به ارکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیمان
تصویر هیمان
عاشق شدن، شیفته شدن، شیفتگی، شوریدگی، دلدادگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
یمین ها، راست ها، طرف راست ها، قسم ها، سوگندها، جمع واژۀ یمین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرمان
تصویر زرمان
پیری، سال خوردگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زایمان
تصویر زایمان
زایش، عمل زاییدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
قول و قراری که کسی با کس دیگر بگذارد که بر طبق آن عمل کند، شرط، قرارداد، عهد، بیعت
پیمان بستن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری
پیمان ساختن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
پیمان کردن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
پیمان گرفتن: عهد گرفتن، قول گرفتن
پیمان نهادن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زینان
تصویر زینان
زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینیان، نینیا، ساسم، جوانی، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیمان
تصویر هیمان
سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیمان
تصویر عیمان
شیر خواه شیر دوست
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ساخن سیمان مصنوعی مخلوطی است از خاک دواری سنگ آهک که آن را در کوره های دواری می پزند. ظرفهای پخت سیمان استوانه های دواری هستند به ارتفاع 63 متر و به قطر 4، 2 متر. سیمان با شعله های زغال گرم میشوند و پس از درست شدن در ظرفی میریزند و در آن سرد میگردد. سیمان طبیعی را از تکلیس سنگ آهکی که در 30- 60 درصد خاک رس داشته باشد به دست می آورند ولی این نوع کم مصرف است. یا سیمان مسلح. سیمانی که آن را با ریگ مخلوط کنند و در قالبهای چوبی که میله های آهنی دارد بریزند و آن پس از انجماد استحکام بسیار می یابد و در ساختمانهای سنگی به کار رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
میثاق، عهد، سوگند، الزام، ودیع، قرار داد، معاهده وعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمان
تصویر خیمان
بیم، بد دلی، ترفندگری
فرهنگ لغت هوشیار
برکت ها، قوت ها، توانائیها اعتماد کردن، زنهار دادن اعتماد کردن، زنهار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیغان
تصویر زیغان
کند بینی، شگ گمان
فرهنگ لغت هوشیار
زیبنده شایسته زیبای گاه (شایسته تخت سلطنت)، نیکو جمیل قشنگ خوشگل: دختری زبیا مقابل زشت بدگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زایمان
تصویر زایمان
عمل زاییدن وضع حمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرمان
تصویر زرمان
پیری، کهنسالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیدان
تصویر زیدان
افزونی، نام شهری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زایمان
تصویر زایمان
زاییدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیمان
تصویر سیمان
سمنت، جسمی به صورت گرد که از مصالح مهم ساختمانی به شمار می رود که مخلوطی از خاک رس و سنگ آهک است که در کوره های مخصوص ساخته می شود، مخلوط آن با آب و ماسه پس از مدتی کم مانند سنگ سخت می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
عهد، قرارداد، شرط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
گرویدن، باور داشتن، ایمن کردن، امان دادن، اعتقاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
جمع یمین، سوگندها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
معاعده، عهد، قرار، قرارداد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
باور، باورداشت، گرایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زایمان
تصویر زایمان
وضع حمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
Creed, Faith
دیکشنری فارسی به انگلیسی