قول و قراری که کسی با کس دیگر بگذارد که بر طبق آن عمل کند، شرط، قرارداد، عهد، بیعت پیمان بستن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری پیمان ساختن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن پیمان کردن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن پیمان گرفتن: عهد گرفتن، قول گرفتن پیمان نهادن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن قول و قراری که کسی با کس دیگر بگذارد که بر طبق آن عمل کند، شرط، قرارداد، عهد، بیعت پِیمان بستن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری پِیمان ساختن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن پِیمان کردن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن پِیمان گرفتن: عهد گرفتن، قول گرفتن پِیمان نهادن: عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن