جدول جو
جدول جو

معنی زیرکان - جستجوی لغت در جدول جو

زیرکان
(رَ)
دهی از دهستان اوجان است که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و 206 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
زیرکان
اکیاس
تصویری از زیرکان
تصویر زیرکان
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از رستاق ساوه و جزستان قم. (تاریخ قم ص 116)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دربقاضی است که در بخش حومه شهرستان نیشابور و در دوازده هزارگزی جنوب نیشابور واقع است و 144 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان زیبد است که در بخش جویمند حومه شهرستان گناباد واقع است و 171 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ماه، (جهانگیری) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، قمر و ماه، (ناظم الاطباء)، این کلمه مصحف زبرقان است و عربی است، (یادداشت ایضاً)، بمعنی قمر تصحیف است و صحیح زبرقان، عربی است نه فارسی، (فرهنگ رشیدی)، رجوع به زبرقان شود
لغت نامه دهخدا
نام ماهی است از ماههای ملکی، (برهان)، در برهان لفظاً و معناً غلط است، زبرقان با باء موحده صحیح است بمعنی ماه یعنی قمر و عربی است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، صاحب جهانگیری گفته نامی است از نامهای ماه و این بیت را از ملامظهر شاهد آورده:
آسمان درگاه دستوری که سر بر آستانش
هفت اختر از زحل تا زیرقان آورده است،
در برهان گوید نام ماهی است از ماههای ملکی و هر دو خطا کرده اند، اولاً زیرقان بکسر نیست، دوم به یای نیست و نامی از نامهای ماه نیست و ماه ملکی نیست، زبرقان به زای مکسور به بای ابجد زده است و بمعنی قمر است و آن نیز عربی است و پارسی نیست و قال صاحب القاموس: الزبرقان بالکسر، القمر، (انجمن آرا) (آنندراج)، از صاحب برهان در بیان این لغت بدو وجه سهو واقع شد: اول اینکه زبرقان در قاموس با بای ابجد موجود است و در اینجا با یای حطی نوشته، دوم اینکه در بیان معنی گفته که نام ماهی است ازماههای ملکی، حال آنکه صاحب قاموس گفته: الزبرقان بالکسر، القمر، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به زبرقان شود
لغت نامه دهخدا
مکانی بر راه بلخ به غزنین: پس لشکر از راه درۀ زیرقان و غوروند بکشیدند و بیرون آمدند و سه روز مقام کردند با نشاط شراب و شکار به دشت حورانه، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 246 و چ فیاض ص 247)
لغت نامه دهخدا
زیرکاسه:
گر فلک با تو هم آورد شود در هر باب
زیرکاسی بزن و نیست کنش همچو حباب،
میرنجات (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زیرْ)
دهی از دهستان قره طقان است که در بخش بهشهر شهرستان ساری واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از دیه های جبل به قم، (تاریخ قم ص 136)
لغت نامه دهخدا
(رَنَ / نِ)
از روی عقل و بینش و فراست. با تیزهوشی و بصیرت. مانند زیرکان:
به از آن نیست کز چنین خطری
زیرکانه برآورم سفری.
نظامی.
دگرباره شه بیداربختش
سوءالی زیرکانه کرد سختش.
نظامی.
رجوع به زیرک شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
از روی عقل و بینش و فراست
فرهنگ لغت هوشیار
استادانه، ماهرانه، محیلانه، هوشمندانه، هوشیارانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
ماهرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
Cleverly, Cunningly, Mincing, Shrewdly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
astucieusement, de manière rusée, affecté, habilement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
умно , хитро , претенциозный , хитро
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
geschickt, listig, gekünstelt, scharfsinnig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
розумно , хитро , неприродний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
sprytnie, przebiegle, sztuczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
聪明地 , 狡猾地 , 做作的 , 精明地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
habilidosamente, astutamente, afeminado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
astutamente, artificioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
چالاکی سے , چالبازی سے , مصنوعی , ہوشیاری سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
slim, sluw, gemaakt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
চতুরভাবে , চাতুর্যপূর্ণভাবে , কৃত্রিম , চতুরভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
อย่างฉลาด , อย่างเจ้าเล่ห์ , เทียม , อย่างเฉียบแหลม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
kwa ujanja, bandia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
akıllıca, kurnazca, yapmacık, zeki bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
賢く , 狡猾に , 不自然な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
astutamente, amanerado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
영리하게 , 교활하게 , 부자연스러운 , 영리하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
dengan cerdas, dengan licik, dibuat-buat, secara cerdik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
चतुराई से , चालाकी से , चपल , चतुराई से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زیرکانه
تصویر زیرکانه
בצורה חכמה , ערמומי , מלאכותי , בצורה נבונה
دیکشنری فارسی به عبری