- زیدانی (زَ)
منسوب است به صحراء زیدان که جایگاهی است در کوفه. (از الانساب سمعانی). رجوع به زیدان و مادۀ بعد شود
معنی زیدانی - جستجوی لغت در جدول جو
- زیدانی (زَ)
محمد بن محمد بن علی بن جناح همدانی الزیدانی، مکنی به ابوالغنائم. وی از ابوالبقاء العمر بن محمد بن علی الحبال و ابوالحسن بن العلاف و جز اینها استماع کرد و ابوسعد السمعانی و غیره از وی روایت دارند و در شوال سنۀ 537 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب ج 1 ص 517). رجوع به زیدان و مادۀ قبل شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(زَ بَ)
لغت نامه دهخدا
در نسبت به زبدان (کورۀ معروف میان دمشق و بعلبک) نیز زبدانی گویند یعنی در منسوب و منسوب الیه لفظ یکی است. رجوع به معجم البلدان و ماده قبل شود
(عَ)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به عیدان، و آن بطنی است از حضرموت، و او پدر ربیعه بن عیدان بن ربیعۀ ذی العرف ابن وائل ذی طراف بود. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
(زَ وَ)
لغت نامه دهخدا
اسحاق بن ابراهیم بن شاذان الزیداونی السوسی، مکنی به ابویعقوب. وی از حسن بن سلام روایت دارد و ابوبکر بن القمری از وی روایت کرده است. (از لباب الانساب ج 1 ص 517)
(زَ وَ)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به زیداون که قریه ای است از قراء سوس اهواز. (از لباب الانساب ج 1 ص 517). رجوع به مادۀ قبل و بعد شود
(زَ بَ)
لغت نامه دهخدا
زبدانی قریه ای است از نواحی دمشق شام، نزد رود بردی. در آنجا سیب فراوان است و از آنجا تا دمشق بوستانها به یکدیگر پیوسته اند. یاقوت گوید: در قدیم بجای این قریه کوره ای بوده مشهور واقع میان دمشق و بعلبک که نهر دمشق از آنجا بیرون می آمد و بدان منسوب است عدل زبدانی... (از دائره المعارف بستانی). رجوع به ملحقات المنجد شود
منسوب به میدان: کپنک پوشکان میدانی درکمین تواند میدانی ک (ضیاء اصفهانی)
منسوب به یزدان، فنی است ازفنون کشتی: چه شود گردبمخالف رسی ازیزدان پاش بر داری وبرگردسرت گردانی. (گل کشتی)
