جدول جو
جدول جو

معنی زیباخو - جستجوی لغت در جدول جو

زیباخو
خوشخو، (آنندراج)، کسی که دارای طبیعت و خوی خوش باشد، (ناظم الاطباء) :
هر آنچه بر سر آزادگان رود، زیباست
علی الخصوص که از دست یار زیباخو،
سعدی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زربانو
تصویر زربانو
(دخترانه)
بانویی که چون زر می درخشد، نام دختر رستم پهلوان شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زیبارخ
تصویر زیبارخ
(دخترانه)
آنکه چهره ای زیبا دارد، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
زیبا بودن، خوبی، خوشگلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیبارو
تصویر زیبارو
خوب رو، خوب صورت، خوشگل
فرهنگ فارسی عمید
مولانا زیبائی اطوارش و قوت طبع از ابیات او معلوم و این مطلع ازوست:
قامتت شیوه و رفتار چو بنیاد کند
سرو را بندۀ خود سازد و آزاد کند،
(مجالس النفائس چ حکمت ص 82)،
رجوع بهمین کتاب ص 257شود
لغت نامه دهخدا
زیبایی، رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دینور است که در بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان واقع است و 410 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
زیبائی، خوبی و نیکویی، (آنندراج)، حسن و جمال و ظرافت و لطافت، (ناظم الاطباء)، بهاء، حسن، جمال، اورند، اورنگ، افرنگ، براه، خوبی، میسم، ظرافت، قشنگی، زیب، وسامه، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، حالت و کیفیت زیبا، عبارتست از نظم و هماهنگیی که همراه عظمت و پاکی، در شیئی وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را تحریک کند و لذت و انبساط پدید آورد وآن امری است نسبی، (فرهنگ فارسی معین) :
ای از رخ تو تافته زیبایی واورنگ
افروخته ازطلعت تو مسند و اورنگ،
شهید (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 299)،
ز بس گنج و زیبایی و فرهی
پری مردم و دیو گشتش رهی،
فردوسی،
... عیوبۀ بازرگان ... چنین پلی برآورد، یک طاق بدین نیکویی و زیبایی، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 261)،
مرد آنگه رسد به زیبایی
که شود همچو باد صحرایی،
سنایی،
طاوس خودآرایی در زیور زیبایی
گردیده قبول آید بر زیورت افشانم،
خاقانی،
در عهد تو زیبایی چیزی است که خاص است این
در عشق تو رسوایی کاری است که عام است این،
خاقانی،
نه هم زوال پذیری و زیر خاک شوی
خود آفتاب گرفتم ترا به زیبایی،
کمال اسماعیل،
دوش در صحرای خلوت لاف تنهایی زدم
خیمه بر بالای منظوران زیبایی زدم،
سعدی،
چه رویست آنکه دیدارش ببرد از من شکیبایی
گواهی میدهد صورت بر اخلاقش به زیبایی،
سعدی،
، برازندگی، برازیدگی، لیاقت، سزاواری:
نخواهند جز تو کسی تخت را
کله را و زیبایی و بخت را،
فردوسی،
همه کس گرچه در زیباپسندی است
ز زیبایی نکوتر سودمندی است،
امیرخسرو دهلوی
لغت نامه دهخدا
زیباروی، خوشروی و خوب صورت، (ناظم الاطباء)، خوبروی، (آنندراج) :
زیبارویی بدین نکویی
و آنگاه بدین برهنه رویی،
نظامی،
مهر آن دختران زیباروی
در دلش جای کرد موی بموی،
نظامی،
جوانی دید زیباروی بر در
نمودار جهانداریش در سر،
نظامی،
از این سروبالایی کش خرامی زیباروی، (سندبادنامه ص 212)
لغت نامه دهخدا
حالت و کیفیت زیبا. توضیح: عبارت است از نظم و هماهنگی که همراه عظمت و پاکی در شیئی وجود دارد و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را تحریک کند و لذت و انبساط پدید آورد و آن امری است نسبی. یا زیبایی اندام تناسب مجموعه اندام که برای حصول تمرینات خاصی وجود دارد و مسابقاتی هم برای بهترین فرد ازین لحاظ ترتیب دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
جمال
فرهنگ واژه فارسی سره
جمیل، خوشگل، زیبا، قشنگ، نیک منظر، وجیه
متضاد: زشت رو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
جمالٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
Beautifulness, Beauty, Cuteness, Fanciness, Gorgeousness, Handsomeness, Loveliness, Prettiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
beauté, mignonnerie, élégance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
美しさ , かわいさ , 優雅さ , かわいらしさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
خوبصورتی , پیاری , خوبصورتی , خوبصورتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
সৌন্দর্য , মিষ্টতা , শৌখিনতা , সৌন্দর্য , সুনান্দর্য , সৌন্দর্য , সৌন্দর্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
ความงาม , ความน่ารัก , ความสง่างาม , ความหล่อ , ความสวยงาม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
uzuri, urembo, ustaarabu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
güzellik, sevimlilik, zarafet, yakışıklılık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
아름다움 , 귀여움 , 우아함 , 아름다움 , 잘생김
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
יופי , חמידות , אלגנטיות , יָפִי , יָפֵה , יוֹפִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
красота , милота , изысканность , привлекательность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
keindahan, kelucuan, keanggunan, kecantikan, ketampanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
सुंदरता , शान , सुंदरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
schoonheid, schattigheid, elegantie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
bellezza, dolcezza, eleganza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
beleza, fofura, elegância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
美丽 , 可爱 , 华丽 , 英俊
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
piękno, słodycz, elegancja, piękność, przystojność, uroda
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
краса , милота , елегантність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
Schönheit, Niedlichkeit, Eleganz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زیبایی
تصویر زیبایی
belleza, ternura, elegancia, hermosura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی