جدول جو
جدول جو

معنی زیارت - جستجوی لغت در جدول جو

زیارت
دیدار
تصویری از زیارت
تصویر زیارت
فرهنگ واژه فارسی سره
زیارت
بمشاهده متبرک و بقعه ها رفتن و دعائی که بعنوان تشرف باطنی برای امامها و امامزاده ها و اولیا خدا خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
زیارت
بازدید کردن، دیدار کردن از شخص بزرگ، رفتن به مشاهد متبرکه
تصویری از زیارت
تصویر زیارت
فرهنگ فارسی عمید
زیارت
((رَ))
دیدار کردن، رفتن به مکان مقدس
تصویری از زیارت
تصویر زیارت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمارت
تصویر زمارت
شغل و حرفه زمار نی نوازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیافت
تصویر زیافت
ناسرگی و ناسره شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیاره
تصویر زیاره
مسیتارش
فرهنگ لغت هوشیار
دیدار کردن (شخص بزرگ و محترم) باز دید کردن، بمشاهده متبرک و بقعه ها رفتن، دعایی که به عنوان تشرف باطنی برای امامها امامزاده ها و اولیا خوانند حجع: زیارات
فرهنگ لغت هوشیار
نمو کردن، افزونی، افزون شده جمع زیادات زیائد، افزون بیش:) بجان فرخ روز که آنچه گفتم در حق تو بکنم و زیادت از این (سمک عیار)، چندان:) (محمود)، . . با هیچکس از ایشان (بندگان) میل و محبتی ندارد چنانکه با ایاز که زیادت حسنی ندارد (گلستان)، نام بازیی است از هفت بازی نرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیادت
تصویر زیادت
افزون شدن، بسیار شدن، افزونی، فزونی، افزون شده، افزون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زعارت
تصویر زعارت
((زَ رَ))
بدخویی، بدخلقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیادت
تصویر زیادت
((دَ))
افزون شدن، افزونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیار
تصویر زیار
(پسرانه)
نام نیای آل زیار، سلسله ای از پادشاهان و امرای ایرانی نژاد در گرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
لبیشه لباشه ریسمانی بر سر چوبی که با آن دهان ستور بندند تا ناآرامی نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارتنامه
تصویر زیارتنامه
مسیتنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارتگه
تصویر زیارتگه
مزار، زیارتگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارتگاه
تصویر زیارتگاه
محل زیارت، مزار، زیارتخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارت کردن
تصویر زیارت کردن
مسیتاریتن مسیتن مسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیارت نامه
تصویر زیارت نامه
((~. مِ))
دعای ویژه ای که در هنگام زیارت جایی خوانده می شود
فرهنگ فارسی معین
دعاهایی که در وقت زیارت آرامگاه امام یا امامزاده ای از روی نوشته یا از بر می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیارتگاه
تصویر زیارتگاه
جای زیارت، مزار، مرقد امام یا امامزاده یا شخص بزرگ که مردم به زیارت آن می روند
فرهنگ فارسی عمید