- زیا (پسرانه)
- زنده
معنی زیا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ضرر، خسارت
افزون، بسیار، سرشار، فراوان، گسترده، وشناد
نقصان، ضرر، خسارت و کمی آسیب، صدمه، گزند، آزار
جدا شدن از هم جدا شدن
جمع زیف، درم های نبهره شیر بیشه
لبیشه لباشه ریسمانی بر سر چوبی که با آن دهان ستور بندند تا ناآرامی نکند
افزونی و زیادتی، فراوان، بسیار
افزون، فراوان، بسیار
نقصان، مقابل سود، خسارت، ضرر
زندگی دادن، زیاندن
زندگی دادن، زیاندن
خسارت، آسیب، کاستی
بسیار، فراوان
Detriment
ущерб
Schaden
szkoda
prejuízo
perjuicio
préjudice
schade
kerugian
uharibifu
ความเสียหาย
ক্ষতি
نقصان