پادشاه آلبانی (1895- 1961 میلادی). وی در سال 1924 رئیس جمهور آلبانی شد و در سال 1928 بعنوان پادشاه تاجگذاری کرد. سلطنت او تا سال 1939 دوام یافت، در آن زمان ایتالیا به آلبانی حمله برد و زوغو از سلطنت کناره گرفت و اواخر عمر را در پاریس بسر برد. (فرهنگ فارسی معین)
پادشاه آلبانی (1895- 1961 میلادی). وی در سال 1924 رئیس جمهور آلبانی شد و در سال 1928 بعنوان پادشاه تاجگذاری کرد. سلطنت او تا سال 1939 دوام یافت، در آن زمان ایتالیا به آلبانی حمله برد و زوغو از سلطنت کناره گرفت و اواخر عمر را در پاریس بسر برد. (فرهنگ فارسی معین)
شهری به اندلس، مدینه لوغو و هی من زمن الرومانیین و لهاسور لایزال قائماً و علیه ابراج کثیره و قد استولی علی هذه البلده العرب، فیما استولوا علیه، (الحلل السندسیه ج 2 ص 59)
شهری به اندلس، مدینه لوغو و هی من زمن الرومانیین و لهاسور لایزال قائماً و علیه ابراج کثیره و قد استولی علی هذه البلده العرب، فیما استولوا علیه، (الحلل السندسیه ج 2 ص 59)
خمیدن و از راه چمیدن و خم دادن و مایل گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خمیدن و خم دادن (لازم و متعدی است). (از اقرب الموارد) ، کشیدن ناقه را به مهار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ستم کردن و درگذشتن از حد در سخن. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
خمیدن و از راه چمیدن و خم دادن و مایل گردانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). خمیدن و خم دادن (لازم و متعدی است). (از اقرب الموارد) ، کشیدن ناقه را به مهار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ستم کردن و درگذشتن از حد در سخن. (آنندراج) (ناظم الاطباء)
نهر و رودخانه، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رود آب باشد، (اوبهی)، زردآب بود، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 260)، صفراء، زرداب و مجازاً، درد و الم، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دلی کو پر از زوغ هجران بود ورا وصل معشوقه درمان بود، بوشکور (یادداشت ایضاً)
نهر و رودخانه، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رود آب باشد، (اوبهی)، زردآب بود، (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 260)، صفراء، زرداب و مجازاً، درد و الم، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : دلی کو پر از زوغ هجران بود ورا وصل معشوقه درمان بود، بوشکور (یادداشت ایضاً)
آنچه در ته پاتیل بماند از آنچه روغن ازآن گرفته اند یعنی ثفلی که از مسکه بماند چون آن را بپالایند، (انجمن آرا) (آنندراج) (از برهان) (از صحاح الفرس)، آنچه بماند در ته دیگ بعد از آب کردن کره، کداده، قلده، خلوص، آلالاقه، قشده، (یادداشت مؤلف)
آنچه در ته پاتیل بماند از آنچه روغن ازآن گرفته اند یعنی ثفلی که از مسکه بماند چون آن را بپالایند، (انجمن آرا) (آنندراج) (از برهان) (از صحاح الفرس)، آنچه بماند در ته دیگ بعد از آب کردن کره، کداده، قلده، خلوص، آلالاقه، قشده، (یادداشت مؤلف)
کبوتر، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، فاخته، (ناظم الاطباء)، تمام، انتها، در آذربایجان ققا به کسر اول و تشدید دوم به کسی گویند که در بازی نوبت وی آخر و بعد از دیگران باشد
کبوتر، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، فاخته، (ناظم الاطباء)، تمام، انتها، در آذربایجان ققا به کسر اول و تشدید دوم به کسی گویند که در بازی نوبت وی آخر و بعد از دیگران باشد
مردمان سیاهپوست افریقای جنوبی، (از لاروس)، نام قبیله هایی است از ’کفر’ در افریقای جنوبی، (فرهنگ فارسی معین)، مردمی ’بانتو’زبان از دستۀ نگونی شمالی افریقای جنوبی که در ناتال، جنوب ترانسوال و کشور آزاد اورانژ سکنی دارند و قسمت عمده جمعیت زولولند را تشکیل میدهند و عده آنها را دو میلیون تن تخمین کرده اند، قوم زولو در دورۀ سلطنت شاکا (قرن نوزدهم) به منتهای قدرت رسید و وی با فتوحات بزرگ خود امپراطوری زولو را به وجود آورد، دولت زولو در 1830- 1839 میلادی با بوئرها در جنگ بود و سرانجام در سال 1880 مغلوب بریتانیا شد و امپراطوری زولو به 13 مملکت منقسم شد و قریب 200 قبیلۀ مستقل زولو تشکیل یافت، زولوها تعدد زوجات را جایز می دانند و عقد عروسی در نزد آنان با اهدای گاو به خانوادۀ عروس منعقد میشود، (از دایره المعارف فارسی)
مردمان سیاهپوست افریقای جنوبی، (از لاروس)، نام قبیله هایی است از ’کفر’ در افریقای جنوبی، (فرهنگ فارسی معین)، مردمی ’بانتو’زبان از دستۀ نگونی شمالی افریقای جنوبی که در ناتال، جنوب ترانسوال و کشور آزاد اورانژ سکنی دارند و قسمت عمده جمعیت زولولند را تشکیل میدهند و عده آنها را دو میلیون تن تخمین کرده اند، قوم زولو در دورۀ سلطنت شاکا (قرن نوزدهم) به منتهای قدرت رسید و وی با فتوحات بزرگ خود امپراطوری زولو را به وجود آورد، دولت زولو در 1830- 1839 میلادی با بوئرها در جنگ بود و سرانجام در سال 1880 مغلوب بریتانیا شد و امپراطوری زولو به 13 مملکت منقسم شد و قریب 200 قبیلۀ مستقل زولو تشکیل یافت، زولوها تعدد زوجات را جایز می دانند و عقد عروسی در نزد آنان با اهدای گاو به خانوادۀ عروس منعقد میشود، (از دایره المعارف فارسی)