جدول جو
جدول جو

معنی زورابذی - جستجوی لغت در جدول جو

زورابذی
(بَ)
منسوب است به زورابذ که ناحیه ای است در سرخس. (از الانساب سمعانی). رجوع به مادۀ قبل و بعد شود
لغت نامه دهخدا
زورابذی
(بَ)
محمد بن احمد بن الحسن بن زیاد التمیمی الزورابذی النیشابوری منسوب به قریۀ زورابذ که از محمد بن یحیی الذهلی و دیگران استماع کرد و ابوعلی الحافظ و ابواحمد حاکم از وی روایت کردند و بسال 316 هجری قمری درگذشت. (از معجم البلدان). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرابی
تصویر زرابی
آنچه که بر آن تکیه دهند، بالش ها
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
ناحیه ای است به سرخس و مشتمل است بر چند دیه. (از معجم البلدان) : و سرخس و زورابد (کذا) و از جانب هرات تا حدود سجستان برسیدند. (جهانگشای جوینی) ، قریه ای در نواحی نیشابور، و سمعانی گوید گمان برم از نواحی ترشیز (کاشمر) باشد... (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
زورآوری، کوشش:
چه حاجت به این زوربازی ترا
خدا خود کند کارسازی ترا،
نظامی،
رجوع به زور ودیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(زُ)
شمشیر تابداری که از فولاد اعلا ساخته شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 49 شود
لغت نامه دهخدا
منسوب است به زولاب، رجوع به مادۀ قبل و بعد شود
لغت نامه دهخدا
نام محلی کنار راه نیشابور و مشهد میان دیزبادو فخرداود، در 854800گزی طهران، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان جوان رود بخش پاوۀ شهرستان سنندج، واقع در 28هزارگزی جنوب خاوری پاوه، و پنج هزارگزی باختر راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه، کوهستانی و سردسیر، دارای 113 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، لبنیات و توتون، شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زَ بی ی)
بالشچه ها و گستردنی ها وهرچه که گسترده و تکیه بر آن کرده شود واحد آن زربی (زربی) است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و فی اللسان: ’الواحد من کل ذلک زربیّه’ و منه فی القرآن: ’و زرابی مبثوثه’. (قرآن 16/88). (اقرب الموارد) ، گیاه زرد یا گیاه سرخ سبزی آمیز. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
رودهای کوچک منشعب در حوالی زاب. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا