- زورا
- چاه عمیق، کمان، قدح
معنی زورا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چاه عمیق، کمان، قدح
بی درنگ
بیچاره، دربدر
مونث ازور کمان، دور و دراز
زیارت کردن کسی را
آهو دوستک از گیاهان، انگدان رومی از گیاهان گونه ای از سداب، انگدان رومی
گیاهی است پایا از تیره نعناعیان که به حالت خودرو و در نواحی جنوبی اروپا و آسیای صغیر و روسیه و ایران میروید. ارتفاعش بین 40 تا 60 سانتیمتر و ریشه اش ضخیم و منشعب و ساقه های نسبتا چوبی و برگهایش کوچک و متقابل و نوک تیز و کامل و بسیار معطر میباشد گلهایش زیبا و معطر و به رنگهای آبی تیره مایل به بنفش و سفید و گاهی گلی است اسانس این گیاه مشابه اسانس نعناع است و مصرف طبی دارد جسمی حسل ثغام
ترکی گریه مویه زاری شور گمان می رود بر گرفته از زوزه پارسی باشد
دوری، مسیتاریدن یک بار
ماکوک ماکو ناوچه کشتی بسیار کوچک کرجی قایق. یا زورق زرین خورشید. یا زورق سیمین ماه یکشبه هلال
از این جهت بدین سبب ایرا
مونث ازهر درخشنده درخشنده روی سپید روی. توضیح: در فارسی بدون توجه بتذکیر و تانیث این کلمه را در مقام صفت بکار برند
مونث (احور)، زنی که سیاهی چشمش بغایت باشد و سفیدی چشمش نیز بنهایت زن سپید پوست سیاه چشم، زن بهشتی هر یک از حورالعین، جمع حور زن بهشتی در نگرش تازیان چنین زنی سپید پوست است با چشمان درشت سیاه و گیسوان بلند سیاه پریرو
سزاوار، شایسته
قلعه، حصار، دز، دیز، دیزه، اورا
ازهر، روشن، درخشان، درخشان تر
زائرها، زیارت کنندگان، جمع واژۀ زائر
خدمتکار، پرستار بیماران، پرستار زندانیان، برای مثال بهارش تویی غم گسارش تویی / بدین تنگ زندان زوارش تویی (فردوسی - ۳/۳۳۴) ، شادان شده ای که من به یمگان / درمانده و خوار و بی زوارم (ناصرخسرو - ۴۱۸)
ازیرا، از این راه، از این رو، از این جهت، ایرا
زیراک: (حرف) ازیراک، زیرا که، برای این که
زیراک: (حرف) ازیراک، زیرا که، برای این که
مؤنث واژۀ اعور، کسی که یک چشمش نابینا شده باشد، یک چشم، رودۀ کور
کنکاش، مشورت، چهل و دومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۳ آیه، حم، عسق
بشتاب، دردم، بیدرنگ، در حال، در تازی نیامده باشتاب زود
جمع وزیر
کلمه ایست که باصدای بلند و ممتد برای اظهار شادی و تحسین اداکنند هلهله شادی